«مهدي گلجان» با اشاره به اين كه نتيجه به هم خوردن توازن قوا به نفع نيروهاي مقاومت در منطقه در جنگ 33 روزه لبنان، شكست رژيم صهيونيستي در جنگ 22 روزه غزه بود، گفت: اكنون پس از گذشت 4 سال از جنگ، ثابت شده آنچه روي داد واقعا معجزه الهي بود.
به گزارش هنرنيوز به نقل از فارس، سيصدوبيستوپنجمين شماره از نشريه عربي زبان «الوحده» توسط بنياد انديشه اسلامي (وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي) و به مدير مسئولي مهدي گلجان به زودي منتشر و با رويكردي اجتماعي، فرهنگي و سياسي در بيش از 100 كشور جهان عرضه خواهد شد.
با توجه به همزماني اين شماره با سالگرد پيروزي بزرگ و تاريخي حزبالله و مردم لبنان به رهبري سيدحسن نصرالله در جنگ 33 روزه مقابل رژيم صهيونيستي، اين شماره از مجله به بحث مقاومت و همچنين فرازهاي گوناگون زندگي سيدحسن نصرالله، دبير كل حزبالله لبنان اختصاص يافته است.
به همين منظور گفتوگويي با «مهدي گلجان» مديرعامل بنياد انديشه اسلامي ترتيب دادهايم كه به شرح زير است؛
* تاريخ سرشار از رويارويي متجاوزين و مردمي است كه در مقابل آنها ايستادهاند. به نظر شما چه نقطه مشتركي در اين مقاومتها وجود دارد كه در پايان منجر به پيروزي ملت ستمديده شده است؟
- ان وعدالله حق؛ اين وعده الهي است كه در مقابل ستمگران ايستادگي كنيد، ما شما را ياري ميكنيم و شما پيروز خواهيد شد. اين سنت الهي است و سنت الهي پايدار است و چه كسي است كه به وعدهي خدا و سنت الهي شك كند؟ نكته مشتركي كه شما در اين پرسش به دنبال آن هستيد، همين است: ايستادگي در برابر ستمگران بر اساس دستور الهي و وعدهي او.
*مهمترين ويژگي اين جنگ و مهمترين عامل پيروزي حزبالله چه بود؟
- خداوند در قرآن ميفرمايند: چه بسيار گروههاي كوچكي كه به فرمان خدا بر گروههاي عظيمي پيروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت كنندگان) همراه است (قالَ الَّذِينَ يظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ). مهمترين ويژگي اين جنگ پيروزي گروه كوچك و به ظاهر ضعيف حزبالله در سايه شكيبايي و استقامت است. اكنون پس از گذشت 4 سال از جنگ، ثابت شده آنچه روي داد واقعا معجزه بود. رنج ديدگان و مستضعفان كمتعداد و كمامكانات اما با اراده و مصمم، در برابر قويترين و سركشترين ارتش منطقه كه از سوي قويترين طاغوتيان و ظالمان پشتيباني ميشد، پيروز شدند. استقامت و توكل مردم لبنان بر خداوند، مهمترين عامل پيروزي آنها بود.
*بر اساس پيشبيني مراكز پژوهشي و مطالعاتي اين جنگ و ويرانيهايش ميبايست پيامدهايي چون سرخوردگي و مشكلات روحي و رواني، براي مردم لبنان به ارمغان ميآورد؛ اما نتيجه عكس آن بود و مردم همچنان با شكيبايي و رضايت به زندگي خود ادامه ميدادند. به نظر شما چه عاملهايي زمينهساز اين گونه رفتارها است؟
- يكي از آموزههاي دين اسلام اين است كه در پس هر سختي و مرارتي، راحتي و آسايش از راه ميرسد و سختيها، بخشي از آزمايشهاي خدا هستند. مردم مسلمان لبنان بر اين باورند كه تحمل اين سختيها و صبر در برابر آنها بخشي از وظايفشان است و مراكز پژوهشي مورد اشاره نيز تاكيد كردند كه اين نتيجه ايمان، اعتقاد و فرهنگ ايماني و ارزشهاي تثبيت شده در وجدان آنها و ميراث فرهنگي و تاريخيشان است كه در عمق وجود آنها جاي گرفته است.
*رژيم صهيونيستي در اين جنگ چه هدفهايي را دنبال ميكرد و آيا به آنها دست يافت؟
- پيش از شروع جنگ، «كاندوليزا رايس» وزير خارجه دولت «جرج بوش» با حضور در منطقه افزون بر كمك به هدايت و مديريت جنگ، از آن جنگ به عنوان «دردِ زايمان» براي تولد خاورميانه جديد ياد كرد. در واقع اين خود به خوبي نشاندهنده هدفهاي رژيم صهيونيستي و در پسِ آن آمريكا بود اما اسراييل نه تنها به هيچ يك از هدفهايش دست نيافت، بلكه براي نخستين بار در تاريخ 60 ساله درگيري اعراب و اسراييل، شكست خورد و فرماندهان و ژنرالهاي ارتش اين رژيم (اگرچه همه آنها در رده نخست نبودند) بركنار شدند يا استعفا كردند. اسراييل برخي از اين ژنرالهاي شكست خورده را به خارج اعزام كرد مانند ژنرال گال هرش كه به گرجستان رفت و دولت بيچاره اين كشور ماموريت تاسيس و آموزش نيروهاي ويژه گرجستاني را به وي سپرد.
*به گرجستان اشاره كرديد؛ كشور گرجستان اگرچه از نظر ادوات نظامي و مسايل كارشناسي نظامي توسط اسراييل و آمريكا پشتيباني ميشد؛ اما در جنگ برابر روسيه حرفي براي گفتن نداشت. در سال 1967 نيز سه كشور مصر، سوريه و اردن در جنگ 6 روزه مقابل اسراييل شكست خوردند. مقايسه اين رويدادها با اتفاقهاي جنگ 33 روزه چه نتيجهاي در پي دارد؟
- اعراب در جنگ 6 روزه به پشتوانه شوروي سابق وارد ميدان شدند. گرجستان نيز به جنگافزارها و آموزشهاي اسراييل و آمريكا دل بسته بود و جالب اين كه هر دو شكست خوردند. توسل به غيرخدا، نتيجهاي جز اين ندارد. آمريكا گرجستان را وارد ماجراجويي و جنگهاي حساب نشده كرد كه آيندهاي تيره و تار دارد. در نهايت نيز آنان را تنها گذاشت و براي آنكه از خود رفع تكليف كند و سرزنش نشود، فقط به موضعگيري اكتفا كرد. اما در لبنان وضعيت كاملا متفاوت بود و نيروهايي كه در مقابل اسراييل قرار گرفتند، با سلاح ايمان و توكل بر خداوندِ متعال و بدون هراس از قدرتهاي جهاني پا به ميدان گذاشتند و سرنوشت جنگ را رقم زدند. همانطور كه در قرآن آمده و در طول تاريخ نيز ثابت شده، كافران و به ويژه يهوديان از مرگ هراس دارند و در برابرِ نيروهايي كه خداوند آنها را «اولوا بأسٍ شديد» مينامد، شكست ميخوردند. *به نظر شما آنچه موجب پيروزي حزب الله شد، استراتژي آنها بود يا ايدئولوژيشان و در كل كدام يك مهمتر است، ايدئولوژي مبارزه يا استراتژي مبارزه؟
- دستاندركاران نشريه الوحده در بنياد انديشه اسلامي در اين شماره مجله مقالهاي درج كردهاند با عنوان «چرا سيد؟» كه به بررسي بُعدهاي مختلف شخصيتي و سياسي سيد حسن نصرالله ميپردازد. در اين مقاله به ارتباط نصرالله با امام خميني(ره) و انقلاب اسلامي اشاره شده است. در واقع سيد حسن نصرالله شاگرد همين مكتب است. در انقلاب اسلامي ايدئولوژي بر استراتژي برتري داشت و نمونه بارز آن نيز فتواي معروف تكفير ماركسيستها و جدا شدن راه مجاهدين خلق (منافقين) از مبارزان مذهبي بود. تفكر حاكم بر حزبالله نيز نشات گرفته از باورهاي امام خميني و انقلاب اسلامي است. بنابراين بدون شك آنچه باعث پيروزي مردم لبنان شد، ايدئولوژي آنها بود؛ هر چند كه از استراتژيهاي مناسب آنها نيز نبايد گذشت.
*نقش سيد حسن نصرالله را در پيروزي در جنگ 33 روزه و در كل جريان مقاومت، چه طور ارزيابي ميكنيد؟
- در تاثيرگذاري سيد حسن نصرالله همين بس كه دشمنان او نيز زبان به تحسينش گشودهاند و به رهبري منحصر به فرد وي اعتراف كردهاند. به دليل اهميت نقش وي به ويژه در پيروزي لبنان در جنگ 33 روزه، بنياد انديشه اسلامي بخش زيادي از اين شماره نشريه الوحده را به فرازهاي مختلف زندگي اين مبارز سختكوش اختصاص داده است. تاثير نصرالله فقط به جنبههاي ديني و نظامي محدود نميشود و همانطور كه در اين شماره در مقالهاي با عنوان «دستاوردهاي سياسي رهبر مقاومت» اشاره شده، نصرالله در همه ابعاد رهبر موفق و بيمانندي است.
*پيامدها و بازتابهاي جنگ 33 روزه بر تحولات خاور ميانه، لبنان و اسراييل چه بود؟
- مهمترين دستاورد اين جنگ اين بود كه طرح خاورميانه جديدِ رييسجمهور وقت آمريكا (جورج بوش) را كه بسيار هم روي آن مانور ميداد، در نطفه خفه كرد و بسياري اين شكست را فاجعهآميز و نقطه آغاز فروپاشي رژيم صهيونيستي دانستند. همچنين بسياري از كارشناسان جنگ 33 روزه را جنگي با آثار و پيامدهاي استراتژيكِ گسترده در منطقه ارزيابي كردند كه يكي از پيامدهاي آن تغيير آشكار توازن قدرت در منطقه است. جنگ 33 روزه موجب شد توازن قدرت در منطقه به نفع نيروهاي مقاومت به هم بخورد كه نتيجه آن در شكست رژيم صهيونيستي در نابودي جريان مقاومت در غزه در جنگ 22 روزه سال 87 آشكار شد. اين بدان معنا است كه نيروي مقاومت در منطقه به ويژه در لبنان به حدي از توان پاسخگويي و دفاعي رسيده كه اكنون مانند گذشته آغاز جنگ براي رژيم صهيونيستي چندان ساده و آسان نخواهد بود. در ضمن نبايد فراموش كنيم تاثير پيروزي حزبالله بر افزايش انگيزه مردم غزه، مقاومت مردم فلسطين و در پايان پيروزي آنها در جنگ 22روزه، انكار ناپذير است.
*در تاريخ لبنان، چه در زمان جنگ داخلي و چه در مقابله با تجاوز نظامي اسراييل، هيچگاه ديده نشد كه فرزند يكي از رهبران گروههاي سياسي يا شبهنظاميان در راه مبارزه كشته شده باشد. به نظر شما شهادت سيد هادي فرزند 18 ساله سيد حسن نصرالله، آن هم طي يك عمليات نظامي، چه تاثيري بر ادامه روند مقاومت گذاشت؟
- شهادت پسر فرزند سيدحسن نصرالله باعث شد موجي از احساس همدردي در داخل و خارج لبنان به وجود آيد. وقتي سيد حسن از مبارزه با همهي وجود صحبت ميكند، دروغ نميگويد و در اين راه حتي پسرش را از دست ميدهد. در واقع صداقت او موجب باور بيشتر مردم به ايمان نصرالله به هدفش كه همانا پيروزي بر استكبار و آزادي مردم لبنان است، انجاميد. بنياد انديشه اسلامي در سالگرد پيروزي لبنان، فرزند سيد حسن نصرالله را فراموش نكرده و در اين شماره مجله الوحده، مطلبي نيز به وي و وصيتنامه او به پدرش اختصاص يافته است.
*به عنوان آخرين پرسش، حركت اخير رژيم صهيونيستي در حمله به كشتيهاي حامل كمكهاي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
- اين كار بيش از گذشته ماهيت پليد اين رژيم را آشكار كرد و متاسفانه شوراي امنيت سازمان ملل نيز به اين دليل كه زير نفوذ آمريكا قرار دارد؛ واكنش مناسبي در اين مورد كه يك حركت تروريستي آشكار و يادآور دزدان درياي ميباشد، بروز نداده است. بنياد انديشه اسلامي در شماره اخير مجله الوحده در مطلبي با عنوان «رژيم صهيونيستي در درياي خون شهداي كشتي آزادي غرق خواهد شد» به طور مفصل به اين مساله پرداخته است. همان طور كه در آن مقاله نيز اشاره شده اين گونه حركتها نه تنها موجب عقب نشستن ملتها نميشود؛ بلكه آنها را متحد كرده و تروريستها را به محاصره درميآورد و آنها را به نابودي نزديكتر ميكند. بهترين دليل نيز اينكه كاروانهاي آزادي از كشورهاي گوناگون از جمله ايران به حركت درآمدهاند تا به فرياد مردم غزه برسند و اين حركت متوقف نخواهد شد.