محسن نامجو:
شما صدايم را کشتيد
 
تاريخ : سه شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۶ ساعت ۱۲:۵۳




به گزارش برنا ،محسن نامجو در بخشي از برنامه نشت "نقد نغمه" که درباره نحوه انتشار آثارش صحبت مي کرد گفت: آثاري که در اختيار مردم قرار گرفته از راه هاي رسمي منتشر نشده که جاي بحث بسيار دارد.

وي همچنين گفت : اثر گيسو و عقايد نوکانکانتي که نامش را خود شما گذاشته ايد به صورت تک نوازي اجرا شده و بسياري ديگر از کارها يم به صورت آزمايشي ظبط شده بود و تصميم داشتم که اين ها را بعدا به طور کامل تر انتشار دهم که متاسفانه اينگونه نشد . و يک روز من به خودم آمدم ديدم همه اينت CDها را دارند.

نامجو که در "تالار ناصري خانه هنرمندان" صحبت مي کرد افزود: اينکه الان بگويم اين کارها ناکامل بوده و نبايد شنيده مي شد ديگر فايده ندارد.خود شما من را تربيت کرديد . يعني از يک زماني به بعد ياد گرفتم که نق نزنم.آن بحثي که در تئوري به نام مرگ مولف مطرح هست در مورد من به وجود آمد و يک جوري شما من را کشتيد و صداي من کشته شد.

خواننده آلبوم"ترنج" همچنين گفت: من بعد از سفري که براي چند اجرا خارج از ايران بودم توانستم نيمه پر ليوان را ببينم و بگويم که اين کشته شدن صدا زياد هم بد نبوده .يک جوري شايد افتخار کردن به خود بود.

وي ادامه داد: منتهي يک نکته بسيار مهم که من بعد از سفر در رابطه با شما دچار  شدم شايد تفسير اشتباه شما درباره من و آثارم باشد. سال هاي سال من در اين مملکت ساز زدم و درس خواندم و بنا به انواع اتفاقاتي که در ذهنم به وجود مي آمد نمي توانستم همه اين کارها (آهنگسازي ، خوانندگي و...)را به طور کامل انجام دهم.و هيچ ادعايي در اين زمينه ها ندارم . اما از پس اين نواقص يک سري کار توليد شده که يک رابطه جديد را با مخاطب ايجاد کرده است .

نامجو افزود:  من حقيت اش قصدم اين نبود که بخواهم  رابطه جديد با مخاطب ايجاد کنم و يا اينکه معروف شوم چون اصلا فکرش را هم نمي کردم که کارهايي مانند گيسو يا عقايد نوکانتي مخاطب عام پيدا کنند. من براي هر کدام از اينها يک سري کار پژوهشي کرده بودم و  همه اينها کاملا اتفاقي بود.



در ادامه برنامه نامجو همچنين با اشاره به بهره گيري از قطعات ديگر در ساخته هايش گفت : در اکثر اين قطعات از آثار ديگري الهام گرفته شده که روي جلد CDها اين مطلب ذکر شده است.



مطلب ديگري که نامجو درباره آن به اظهار نظر پرداخت موضوع موسيقي ايراني بود که گفت: من نسبت به بسياري از اساتيد موسيقي ايراني بيشتر از آنچه خود اين عزيزان بدانند به آنها ارادت دارم. اما اين را هم بگويم که من اعتقاد دارم موسيقي ايراني به مانند جسدي شده که برخي ها از سر دلسوزي گاه گداري به آن تکان کوچکي مي دهند تا از بين نرود.اما من فکر مي کنم به جاي تکان هاي کوچک بايد لگد محکمي به آن زد تا شايد اتفاق جديدي بيافتد.

اين خواننده خطاب به حاضران در سالن گفت : خواهش مي کنم شما ها براي نامجو کاسه داغ تر از آش نباشيد و بعد از شنيدن چند کار تصور نکنيد که کسي آمده که مي خواهد مصلح اجتماعي باشد. اگر اينگونه باشد من مي بايست بعد از عقايد نوکانتي اسلحه دستم مي گرفتم و راه مي افتادم توي خيابان ها .من موزيسين هستم و به غير از موسيقي کار ديگري بلد نيستم . انگ محافظه کاري را نيز در همه چيز مي پذيرم جز موسيقي .



اگر بسياري از شما بعد از يکي دو مصاحبه من اين گمان را کرديد که فلاني ديگر تصوير قبلي خودش را قبول ندارد بايد بگويم آخر شما کي تصوير قبلي اين آدم را ديده بوديد و يا از زبان خودش شنيده بوديد که حالا اين را مي گوييد.























کد خبر: 1683
Share/Save/Bookmark