تلويزيون جمهوري اسلامي با يك برنامه از پيش تعيين شده، سعي كرده در ايام تعطيلات نوروز امسال متفاوت تر از سال هاي گذشته ميهمان خانه ها وخانواده ها باشد، به طوري كه به اذعان عام وخاص، هدف اصلي و آشكار رسانه ملي در سياستگذاري پخش اين ايام، در پيام نوروزي پسرخاله كلاه قرمزي خلاصه شد كه مي گفت: چيه مگه! عيده ديگه، شاد باشيد...
شبكه هاي مختلف تلويزيون چهار سريال براي پخش در ايام تعطيلات نوروز توليد كرده بودند كه اتفاقاً هر چهار تاي آنها در مايه هاي طنز و كمدي ساخته شده و خنده دار از آب در آمده بودند، تا جايي كه مديران محترم تلويزيون احتمال دادند شايد اين همه تفريح و خنده براي مخاطبان ميليوني سيما و همان بينندگان عزيز چيز جالبي نباشد و چنين شد كه در آخرين لحظات باقيمانده تا تحويل سال ترجيح دادند نمايش يكي از آنها را به بعد از تعطيلات موكول كنند.
اين در حالي بود كه نظرسنجي هاي مركز افكار سنجي صدا و سيما نيز قبل تر كشف كرده بود كه سال گذشته "جوانان" ( يعني مخاطبان اصلي شبكه 3 ) بيش از ديگران از سريال "مرد هزار چهره" استقبال كرده اند و همين دليل كافي بود تا شبكه 3 امسال به "مرد دوهزار چهره" يعني همان مهران مديري واگذار شود و ...
شبكه دو با سريال "ماه عسل" به كارگرداني شاهد احمدلو و شبكه پنج با سريال "عيد امسال" به كارگرداني سعيد آقاخاني هم تلاش كردند لحظاتي شاد و مفرح به خانه ها بياورند كه چندان موفق نبودند.
"ماه عسل" با سوژه اي احمقانه، قصه اي ضعيف و بازيگراني توانمند كه توسط كارگرداني ناشي و آماتور به بازي گرفته شده بودند، از حيث پيام و محتوي براي گروه سني زير 7 سال مناسب بود كه متأسفانه آنها را هم جذب نكرد.
سريال "عيد امسال" هم نه قصه اي داشت و نه ارزشهاي دراماتيك، و تمام شانس خود را روي شوخي هاي كلامي و تكه پراني هاي كوچه بازاري و لودگي هاي چند جوان گذاشته بود كه هرچند در لحظه مخاطب پاي ديس آجيل نشسته را مي خنداند ولي تكرار همان شخصيت ها با همان نوع بازي هاي ارائه شده در سريال هاي قبلي شان بود، بعد از چند قسمت پخش، ملال آور شد.
"مرد دو هزار چهره" هم به همان معضل سريال هاي 90 شبي يعني ويروس سري سازي (به جاي سريال سازي) مبتلا شد.
ظاهراً تنها سريال قابل تأمل نوروز امسال "اشك ها و لبخندها" ي حسن فتحي بوده است كه اتفاقا مردم از تماشايش در ايام تعطيلات محروم شدند.
برنامه كلاه قرمزي و پسرخاله نيز هيچ شباهتي به يك برنامه زنده تلويزيوني نداشت و تهيه كنندگي آن به برادران حميد و مجيد مدرسي به صورت كنترات واگزار شده بود، ولي به دليل ساختار حرفه اي و تيم حرفه اي، از معدود برنامه هاي موفق و جذاب تلويزيون در ايام تعطيلات بود.
افراط و زياده روي در پخش فيلم هاي كهنه و رنگ و رو رفته و تكراري كمدين هايي كه يا بيش از نيم قرن از مرگ آنها مي گذرد و يا يك ربع قرن از تاريخ مصرف شان گذشته نيز از نقاط ضعف مديران كنداكتور پخش شبكه هاي يك ، دو، سه، چهار، پنج و .... در ايام نوروز بود كه بايد به آن ميان پرده هاي انتخابي از شبكه هاي ماهواره اي مثل دوربين مخفي و سيرك و حيات وحش و ... را افزود.
انتخاب و پخش دو فيلم "ميليونر زاغه نشين" و "شواليه تاريكي" آن هم با آن كيفيت و بدون ارائه توضيح و نقد و بررسي آنها جاي شگفتي داشت كه به انفعال يا شتابزدگي مديران تلويزيون تعبير شد.
ديگر فيلم هاي سينمايي خارجي به نمايش درآمده در ايام نوروز نيز واجد ويژگي هايي نبودند كه بتوان گفت يك هدف يا استراتژي خاص در ذهن مديران سيما را دنبال مي كنند و هر چند از متنوع بودن آنها سخن به ميان آمده اما اگر تنوعي هم داشته اند تصادفي بوده و چنين به نظر مي آيد كه اين فيلم ها بوده اند كه مديران تلويزيون را انتخاب كرده اند كه براي انتخاب شونده امتيازي محسوب نمي شود.
در زمينه اطلاع رساني نيز كه ظاهرا يكي از رسالتهاي اصلي رسانه ملي است، بايد گفت در حالي كه روزنامه ها و خبرگزاري هاي غيردولتي در ايام نوروز عملاً تعطيل بودند شايسته بود صدا و سيما فتيله بخش هاي خبري خود را در اين 15 روز پايين نكشد و خبرنگاران و گزارشگران و مجريان و گويندگان خود را با اين دست و دل بازي به تعطيلات نفرستد، اما ظاهراً چنين مقدور نبود و به جز اخبار راهها و جاده ها كه ظاهراً توسط پليس (نيروي انتظامي محترم) مخابره مي شود و اخبار هواشناسي كه به عهده سازمان هواشناسي است، ديگر اتفاق چندان مهمي در ايام تعطيلات در كشور رخ نداده است و به جز اين دو حوزه بيشتر حجم اخبار به مانيتورينگ رخدادهاي بين المللي اختصاص داشت.
در يك ارزيابي كلي بايد گفت هر چند برنامه ريزي دقيق، هماهنگي بين شبكه ها و انتخاب صحيح زمان پخش برنامه ها و تلاش گسترده براي شادي بخشي به مردم، با پخش چند سريال جديد ، انبوه فيلم هاي سينمايي خارجي و تله فيلم هاي توليد داخل از اقدامات قابل تقدير رسانه ملي در ايام نوروز است اما سپردن شبكه ها به واحد تأمين برنامه سيما و فقدان برنامه هاي توليدي به خصوص "زنده" و با نشاط تلويزيوني با حضور چهره هاي محبوب مردم (كه توليد آنها به مراتب وقت، هزينه و انرژي بيشتري را مي طلبد) و به حاشيه سپردن "موسيقي"، "هنر" و "خلاقيت" در توليد و پخش برنامه به اضافه آفت ايام اخير يعني استفاده بيش از حد از "آرشيو" يا "امواج سرگردان" از نكات قابل ذكر در نقد عملكرد نوروزي تلويزيون است.