گفت و گو با عبدالله اسفندیاری نویسنده کتاب «سینما در حوزه معارف دینی»:
سینمای دینی با سینمای معناگرا متفاوت است
تاريخ : چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۰۰
نویسنده «سینما در حوزه معارف دینی» معتقد است سینمای دینی، انسان را به خدا نزدیک می کند و حتی اگر سینمایی با ظاهر دینی ساخته شود اما در نهایت انسان را به مادیت سوق دهد، دینی محسوب نمی شود.
اسفندیاری در تعریف سینمای دینی، اظهار کرد: سینمای دینی سینمایی است که توجه آدمی را به عالم قدس معطوف و او را از زندگی روزمره و هر آن چه به آن مربوط است، فارغ می کند. سینمای معناگرا عامتر و شمولیت وسیعتری نسبت به سینمای دینی دارد.
تهیه کننده «ستارهها» افزود: اغلب سینمای دینی زیر پرچم سینمای معناگرا نیز میگنجد.اما تعریف سینمای معناگرا معنای دیگری دارد. سینمایی است که به تصورات فرا واقعی بشر میپردازد یا قدرتهای غیر مادی را مطرح میکند. اما باید توجه داشت که همه معنای جهان رحمانی نیست و معنای شیطانی هم داریم. شیطان هم قادر به کارهای فوق العاده است.
وی با تاکید بر این که تعریف که «سینمای معناگرا سینمایی است که موضوعی هستی شناسانه، نگاهی رازجویانه و معطوف به عالم قدس داشته باشد»، اظهار کرد: اما سینمای دینی سینمایی است که صرفا در محدوده باورها و اعتقادات یک دین مشخص، زندگی و یا شخصیتهایی را روایت میکند. در واقع محدود به یک دین شامل اسلام، مسیحیت، یهودیت و یا ادبیان غیر ابراهیمی است.
این نویسنده و پژوهشگر با ذکر این مصرع که «مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو»، اظهار کرد: هر چه که به ذات مقدس الهی اشاره دارد در حوزه سینمای معناگرا میگنجد و مورد قبول سینمای دینی هم هست. حال اگر فیلمی میکوشد انسان را به خدا نزدیک کند جزو سینمای دینی محسوب می شود به شرط این که دچار انحرافات شیطانی نشود. همه ادیان در این مفاهیم مشترک هستند؛ او ظاهر است و باطن، اول و آخر و همه چیز تجلی صفات و اسماء خداست اما به همان شرطی که گفتم. حال تاثیر سینمای دینی زمانی مثبت خواهد بود که بیننده را به رحمانیت حرکت دهد. اگر این گونه باشد اثر مثبت و سازنده ای روی خواننده خواهد داشت.
اسفندیاری هم چنین درباره مفاهیمی چون امید و ... نیز که در ذیل عنوان سینمای معناگرا مطرح میشوند، اظهار کرد: اگر اثری سینمایی حرف از امید بیریشه بزند، سینمای دینی نیست. نگاه به روی زیبا هم می تواند دینی باشد به شرط این که ما را به خدای خالق این زیبایی برساند نه به نفسانیات. از سوی دیگر ممکن است یک اثر هم ظاهر دینی داشته باشد و با قصه و شخصیت های مذهبی اما در نهایت ما را به گرایشات مادی سوق دهد و آن وقت نمیتوان نام آن را سینمای دینی گذارد. جوهر فیلم خیلی مهم است، جوهر فیلم یعنی تاثیرگذاری اش بر مخاطب.
وی در تاکید صحبتهای خود، ابراز کرد: معنا همه خداست و خدا همه معناها، این صحبتی است که عین القضات میکند. تمام رسالت دین رسیدن به این صحبت است و اگر بتوانیم بیننده را به چنین امری سوق دهیم، سینمای دینی را تجربه کرده ایم.
لازم به ذکر است مدتها پیش کتابی تحت عنوان «سینما در حوزه معارف دینی» نوشته عبدالله اسفندیاری توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد و روی پیشخوان قرار گرفت. این کتاب که به گفته خود اسفندیاری، یکی از مقالات وی است که به صورت مستقل به چاپ رسیده به مبحث دین و سینما می پردازد و نظرات مختلفی که در این بحث وجود دارد رابیان می کند سپس به ارزیابی معارف دینی می پردازد و در پی معیاری است که بتواندبا آن سینمای دینی را ارزیابی کند. «سینما در حوزه معارف دینی» در حوزه معارف دینی از مجموعه کتاب های مطالعات کاربردی هنر از سوی پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی در 24 صفحه، دو هزار و 500 نسخه، قطع وزیری و با قیمت 250 تومان برای اولین بار در سال 84 به چاپ رسیده است.
از مسئولیتهای اسفندیاری میتوان به مديريت گروه فيلم و سريال (1358)، مسوول آموزش آموزگاران منطقه يك و سه تهران (1358)، مدير گروه فيلم و سريال و تئاتر شبكه اول سيما، معاونت فرهنگي بنياد سينمايي فارابي و عضو شوراهاي ارشاد (1362-1371)، عضو هيأت مديره منصوب خانه سينما (1367-1372)، معاونت طرح و برنامه (1373-1376) و سال 1383 مسوول حوزه «معناگرا» در بنياد سينمايي فارابي اشاره كرد. وی تا کنون یک رمان نیز با عنوان «بر بامهای متصل» منتشر کرده بود. این کتاب سهگانهایست كه از دوران قبل از انقلاب را در بر میگیرد و مشخصاً واقعه گوهرشاد را به تصویر میكشد. این رمان نخستین كتاب مستقل وی است و یك مقطع تاریخی را از سال 1300 تا 1320 در دل خود دارد و به نوعی بخش مهمی از تاریخ كشور در این قصه مرور میشود.