امروز در تاريخ هنر
 
تاريخ : پنجشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۸۷ ساعت ۱۳:۵۷




در چنين روزي در سال 1281 شمسي ، ابوالحسن صبا موسيقيدان ، آهنگساز و نوازنده چيره دست ويولن درمحله ظهيرالاسلام تهران متولد شد .

او از کودکي به موسيقي ايراني علاقه مند شد. پدرصبا"کمال السلطنه " مردى اديب، فاضل و آشنا با موسيقي ايراني بود وعلاقه داشت پسرانش با همه سازها آشنايي يابند و ابوالحسن خردسال مباني موسيقي ايراني را نزد ربابه خانم "(نديمه عمه اش )آموخت . پس از آن نزد پدربا نواختن سه تار آشنا شد و بعدها براى تکميل آموزش اين ساز به محضر"ميرزا عبدالله "راه يافت . وى از استادان ديگرمانند : "علينقي وزيرى "،"غلامحسين درويش خان "،"نايب اسدالله "،"حسين خان هنگ آفرين " و "حسين خان اسماعيل زاده " بهره برد.

کارشناسان موسيقي ايراني معتقدند استاد صبا مجتهدى تمام عيار در عالم موسيقي بود و امثال او در قرن اخير از انگشتان يک دست تجاوز نمي کند.

"علي دهباشي" پژوهشگر موسيقي مي گويد : هنرصبا تنها در نواختن ويلن و سه تار نبود، بلکه گذشته از تسلط برهمه ساز-هاى ايراني ، تربيت شاگردان برجسته ، سبک خاص در نوازندگي و صداى سحرانگيز سازش او را از سايرين متمايز کرده بود. ازجمله فعاليتهاى هنرى صبا، مي توان به همکارى وى با انجمن موسيقي ايران اشاره کرد. صبا با همکارى انجمن موسيقي ، قطعه "ديلمان " را ساخت و "جواد معروفي " آنرا براى ارکستر تنظيم کرد و با آواز بنان اجرا شد. او معتقد بود که موسيقي ايراني ساخته روح ، محيط و عواطف ايراني است چيزى نيست که دورريخته يا عوض شود بلکه فقط بايد براساس پايه هاى صحيح و علمي استوار شود و از تقليدهاى ناروا مصون بماند.

از آثار هميشه جاودان صبا مي توان به ؛ "زنگ شتر"،"بهارمست "، "به زندان "، "زرد مليجه "، بياد گذشته "، "درقفس "، "رقص چوبي قاسم آبادى "، "کوهستاني " و چهارمضرابهاى مختلف اشاره کرد.

اغلب شاگردان صبا از هنرمندان برجسته و از استادان به نام کشور هستند که ازآن ميان مي توان "علي تجويدى "،"حبيبالله بديعي "،"رحمت الله بديعي "،"پرويز ياحقي "،"اسدالله ملک "،"فرامرز پايور"،"حسين دهلوى "،"حسين تهراني "،"مجيد وفادار" و "مهدى خالدى " و ... را نام برد.

اين موسيقيدان بزرگ با نيما يوشيج و شهريار روابط نزديک داشت. از ميان تمام سازهايي که مي نواخت، "سه تار" را براي خلوت تنهايي خود برگزيده بود و عقيده داشت که سه تار بهترين وسيله اي است که نوازنده مي نواند با آن احساساتش را بيان کند. صبا را مى توان احيا كننده روش صحيح و قديمى سه تار نوازى دانست.

ذوق و شيوه پژوهندگي صبا در زمينه جمع آوري و تنظيم موسيقي محلي منحصر بفرد بود. ژاله، دخترش، در اين زمينه مي گويد:

" يک روز درويشي از کنار منزل ما رد مي شد و مشغول نواختن آهنگي بود. پدر را ديديم که با عجله و با همان لباسِ منزل بيرون رفت و به دنبال درويش دويد تا آن ترانه را ثبت کند و از هر تکه برگه اي که در جيب داشت براي ثبت آن ترانه استفاده کرده بود."

شادروان ابوالحسن صبا در29 آذرماه 1336 ، در سن پنجاه و پنج سالگي بر اثر بيمارى قلبي بدرود حيات گفت . و با يک تشييع جنازه با شکوه در گورستان ظهيرالدوله تهران به خاک سپرده شد. خانه صبا پس از مرگش، در سال 1353 توسط دانشکده هنرهاي زيباي کشور تبديل به موزه شد و بسياري از نقاشي ها و آثار تزئيني و سازهايي که ساخته بود در آن نگاهداري مي شود.

استاد شهريار، شاعر معاصر برجسته ايراني، که با ابوالحسن صبا از دوران جواني صميمي بود، در زمان مرگ او نيز، بر بالينش حضور داشت. استاد شهريار قطعه زير را پس از مرگ ابوالحسن صبا سروده است:

چه شرابي به تو دادند که مــــــدهوش شدي؟ *اي صبا با تو چه گفتند که خاموش شدي؟

چه بـلا رفت که خاکســـــتـر خاموش شدي؟* تو که آتشکده عـشـق و مـحـبـت بـــودي

که خـود از رقت آن بـيخود و بـيـهوش شدي *به چه دستي زدي آن ســــاز شبانگاهي را

چه شنفتي که زبان بستي و خود گوش شدي؟ *تو بصد نغمه، زبان بودي و دلها هم گوش

نه گمان دار که رفـتـي و فـرامـــــوش شـدي *خلق را گر چه وفا نيست و ليـکن گل من

تو هم آمـيـخـتـه بـا خـون ســـــياوش شـدي *تـا ابـد خـاطـر ما خوني و رنگين از تست.









 






 

درچنين روزي در سال 1379 شمسي "استاد عباس سحاب" پيشكسوت علم نقشه كشي و كارتوگرافي و پدر علم جغرافياي ايران، درتهران بدرود حيات گفت.

استاد عباس سحاب در 3 در 1300 در روستاي فم شهر تفرش ديده به جهان گشود.استاد سحاب از چهار سالگي به مکتب مرحوم آخوند ملاحسين شاهميري رفت. در هفت سالگي براي ادامه تحصيل همراه پدر وارد مدرسه کماليه تهران شد، زماني که در مقطع دبيرستان به سر مي برد، پدرش اصل کتاب جغرافيايي کار پينتر را از زبان انگليسي به فارسي ترجمه کرده بود و با توجه به هزينه سنگين ترسيم نقشه هاي آن نتوانسته بود آن را چاپ کند. از طرفي با توجه به علاقه عباس به بازي با خط و کاغذ، پدر عباس او را به کار نقشه کشي و ترسيم نقشه هاي جغرافيايي تشويق کرد. در نتيجه در دوره دبيرستان اولين نقشه شهر تهران را با يک شيشه مرکب چين، چند قلم هاشور و يکي دو متر کاغذ کالک بعد از شش ماه به زبان لاتين تهيه کرد. بدين ترتيب در سال 1315 سنگ بناي نخستين موسسه جغرافيايي و کارتوگرافي ايران در بخش خصوصي توسط استاد ابوالقاسم سحاب و فرزندش عباس گذاشته شد.

عباس در رشته هنرهاي زيبا تحصيل کرد و براي ترسيم و تهيه نقشه هاي مناطق ايران وارد بيش از سي هزار روستا و شهر شد. او با ابداع سبکي نوين در کارتوگرافي به عنوان يکي از کارتوگرافان صاحب سبک در دنيا مطرح شد که تمام نقشه هاي او به نام خودش ثبت شده است. استاد بيش از هفتصد اثر ثبت شده دارد که نقشه ها و اطلس هاي جغرافيايي گوناگون بيشترين و مهم ترين آثارش هستند. از مهم ترين آثار وي مي توان به اين موارد اشاره کرد: نقشه هاي استان ها و مناطق ايران ، نقشه هاي شهرهاي ايران ، نقشه هاي کشورها ، نقشه هاي جغرافيايي و وسايل آموزشي . در سال 1334 ه ش وي با همکاري موسسه کلبموس آلمان اولين کره جغرافيايي را به خط فارسي در جهان توليد کرد و علاوه بر آن اولين اطلس آموزشي به نام «نخستين اطلس جغرافيا» در سال 1342 توسط وي تهيه و چاپ شد. آخرين اثراستاد سحاب 60 سال كارتوگرافي ايران و همچنين اطلس14قرن هنراسلامي است كه تاآخرين روزهاي حيات آن را دنبال مي كرد.

اين استاد و دانشمند نامي و پيشکسوت کارتوگرافي ايران در يکشنبه چهاردهم فروردين 1379 ه ش چشم از جهان فروبست.
















 




 

در چنين روزي در سال 1805 ميلادي "هانس کريستين آندرسن" نويسنده مشهور دانمارکي ديده به جهان گشود . اين نويسنده کودکان در کارنامه ادبي خود بيش از يکصد و پنجاه اثر داستاني و قصه براي کودکان به يادگار نهاده است . آثار او همگي جذاب و خواندني اند . وي در بدو امر مي خواست بازيگر شود و به همين دليل به نمايش روي آورد اما نمايش تنها بهانه اي شد که وي به نگارش قصه براي کودکان مشغول گردد . « جوجه اردک زشت » ، «سوزن » و «دخترک کبريت‌فروش» از جمله مهمترين آثار اويند .



 








 

در چنين روزي در سال 1593 ميلادي "جرج هربرت" شاعر و خطيب مذهبي انگليسي به دنيا آمد. غالب اشعار او رنگ و بوي عرفاني دارند. پنج آواز عرفاني عنوان مهمترين اثر اوست.

جرج هربرت در يکم مارس 1633 ميلادي درگذشت . اين جملات از وي نقل شده است:

«سخنان شيرين زحمتي ندارد ولي فوايد بسياري به‌شما مي‌رساند.»

«سعي کن درست صحبت کني و گرنه عاقلانه اين است که سکوت کني.»












 




درچنين روزي در سال 1991 ميلادي "گراهام گرين" ازنويسندگان برجسته معاصرانگلستان درگذشت. او دردوران جنگ به عنوان خبرنگارجنگي دربسياري ازكشورهاي جنگ زده خدمت كرد. او درداستانهاي خود خشونتهاي تاريخ و قربانيان آن را به تصويركشيده است. ازآثارگراهام گرين كه به زبان فارسي ترجمه شده اند« وزارت ترس، سايه گريزان و پايان يك پيوند» را مي توان نام برد. « آمريکايي آرام »، « وزارت ترس»، «پايان کار» و « از درمان گذشته » عناوين مهمترين آثار اويند.

 


































کد خبر: 1808
Share/Save/Bookmark