دلايل بي اعتنايي معاصران «سپهري» به او از زبان عبدالعلي دستغيب
نسل ما درباره «سهراب» اشتباه ميكرد
تاريخ : يکشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۸۷ ساعت ۱۰:۲۲
امروز اول ارديبهشت سالروز درگذشت سهراب سپهري است.
عبدالعلي دستغيب منتقد ادبي، پژوهشگر و مترجم در گفتگو با فارس، درباره اين شاعر محبوب بيان داشت: سهراب سپهري يكي از نمايندگان موفق شعر معاصر است و با توجه به اسلوب بياني خاصي كه دارد ميشود گفت كه در رديف شاعران بسيار موفق شعر نو هست و از نظر ايجاد فرم تازه و مضامين رومانتيك چهره شاخصي دارد.
وي ادامه داد:در سالهايي كه سهراب سپهري شعر ميگفت و به خصوص شعرهاي اوليه سهراب كه نتيجه آشنايي او با شعرهاي هايكو شاعران چيني و ژاپني و متاثر از «ذن بوديسم» بود، طبعا جدي گرفته نميشد و به دليل اين كه استعاراتي كه به كار ميبرد دور از دانستگي مردم ما بود و همچنين به دور از سياست و مبارزات اجتماعي، كمي مهجور ماند. اشعار سپهري در سالهاي 30 و 40 كه در بحبوحه مبارزات اجتماعي بود كمي خارج از آهنگ جلوه ميكرد.
مترجم كتاب «فلسفه و حقيقت» تصريح كرد: در سالهاي دهه 40 يكي از معترضان به شعر سهراب كار او را «وجه اشرافي بودايي» ناميد. و بعدها هم احمد شاملو كه نظرگاه اجتماعي خاصي داشت گفت كه سپهري شعرهاي جدي ندارد و استناد كرده بود به شعر «آب را گل نكنيم» و بيان كرده بود كه من زماني كه ميبينم بر لب همان آب سر بيگناهي را ميبرند نميتوانم هيچ اعتنايي نداشته باشم.
«دست غيب» بيان داشت: انتقادهايي هم نسبت به وزن شعر «صداي پاي آب» توسط محمدرضا شفيعي كدكني بيان شد كه اين گونه شعرها بحر طويل است كه هنوز شكل مناسبي به خود نگرفته است. اعتراضات و انتقاداتي كه در آن دوره در مورد شعر سپهري ارائه شد، نتيجه تب سياسي حادي بود كه در آن زمان جامعه را فرا گرفته بود. وجه ديگر نقد مربوط به بيان سپهري بود كه گفته ميشد مثلا در منظومه «صداي پاي آب» بيان كاملا انتزاعي است و به دور از دانستههاي مردم ما.
اين منتقد شيرازي در ادامه تصريح كرد: اعتراضات و نقدهايي از اين دست صحيح نبود و نقد ادبي به حساب نميآيد از آن جهت كه برداشتهاي سليقهاي هم در آن دخيل بوده است. اين نوع قضاوتها نتيجه اشتباهاتي بود كه نسل ما در بارهي شعر و ادبيات داشت. ما توجه نداشتيم كه ادبيات انواع گوناگون دارد. ممكن است يك شعر حماسي باشد مانند اشعار نيما و شاملو، تراژيك باشد مانند كارهاي اخوان، تغزلي باشد مانند كارهاي فريدون توللي و ...
خالق كتاب «مستي شناسي حافظ» گفت: اگر كسي ميخواست راجع به شعر سپهري قضاوت صحيح كند، ميبايست كه نوع شعر سپهري را تشخيص ميداد. نوع شعر او عرفاني و افكارش رمانتيك است كه بايد در نظر بگيريم كه اين قالب و انديشه هنوز در جهان طرفداراني دارد و در آينده هم خواهد داشت. اگر بخواهيم به صورت منصفانه آثار سپهري را با سنگ محك نقد حرفهاي بسنجيم، بايد ببينيم كه در اشعارش كجا موفق بوده و كجا ناموفق.
وي بيان داشت: دوران زندگي سپهري كه پيش از موعد طبيعي به سر رسيد، باعث شد كه او نتواند فرم تازهاي را كه به وجود آورده بود تكميل كند.البته توجه داشته باشيم همان اشعاري كه مانده و نسبت به شاعران ديگر حجم كمتري دارد بسيار راهگشا بوده است.سهراب سپهري در اشعار خود ستاينده طبيعت و آرامش طلب و صلح طلب مطلق است.
دست غيب با قياس سهراب سپهري و فروغ فرخزاد گفت: اين دو شاعر از لحاظ بيان شباهتهايي به هم دارند اما از نظر انديشه خير. اين دو بيانكه بدانند پيش درآمد و سرآغازان شعر گفتار و شعر پست مدرن هستند.
نويسنده كتاب «بنيادهاي نقد ادبي» خاطرنشان كرد: در بيان و انديشه شعري سپهري در اواخر عمر بخصوص در دفاتر «مسافر» و «ما هيچ،ما نگاه» تحولي رخ داد تا آن حد كه آرامشهاي بودايي را كه در شعرهاي اولش نشان ميدهد به هيچ عنوان رو نميكند، بلكه دنياي غريبي را روايت ميكند كه در آن راوي شعر دچار شكست زباني شده است. ما شاهديم كه بسياري از منتقدان هنوز هم در نقد ادبي خود ، انواع شعر را تشخيص نميدهند و ميخواهند يك نظرگاه واحد را به اشعار همه شاعران تحميل كنند.
وي در خصوص شخصيت سهراب سپهري گفت: او شخصي بسيار متواضع و دقيق بود. روزي در منزل سياوش كسرايي نشسته بوديم كه سهراب وارد شد و طرحهاي نقاشياش هم در دستش بود و گوشهاي نشست و كمي در خصوص اشعارش صحبت كرديم و چند پيشنهاد به او دادم كه با آغوش باز پذيرفت. در آخر به او گفتم كه دفتر «حجم سبز» را ميخواهم تهيه كنم و آن را بخوانم او به من گفت كه اين دفتر را دارم و فردا به دست شما ميرسانم. فرداي آن روز سپهري با من تماس گرفت و گفت:كه كتاب را در انتشارات نيل گذاشتهام و من رفتم و كتاب را گرفتم. در ابتداي كتاب مطلب سادهاي نوشته بود. من از وقت شناسي و دقت نظر او خوشم آمد. اين تنها خاطره من از سهراب سپهري بود.