در نود و يكمين نشست كانون فيلم معناگرا عنوان شد؛
اردكاني: "به‌كبودي ياس" بر واقعيات زندگي شهيد برونسي منطبق است
 
تاريخ : يکشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۳۸
كارگردان فيلم «به‌كبودي ياس» در نود و يكمين نشست كانون فيلم معناگرا گفت: در اين فيلم هيچ‌گونه اغراقي وجود ندارد و هرچه هست كاملا منطبق بر واقعيات زندگي شهيد برونسي است.


بنا به اين گزارش به نقل از روابط عمومي بنياد سينمايي فارابي، نود و يكمين نشست كانون فيلم معناگرا با نمايش و نقد و بررسي فيلم به كبودي ياس با حضور جواد اردكاني (كارگردان)، ابراهيم اصغري (تهيه‌كننده)، داود عين‌آبادي (بازيگر) و عبدالله اسفندياري مدير حوزه معناگراي بنياد سينمايي فارابي و رضا محمدي كارشناس و مجري در محل سينما فرهنگ برگزار شد.


"به‌كبودي ياس" روايت واقعي آخرين ماه‌هاي قبل از شهادت عبدالحسين برونسي از سرداران جنگ را نمايش مي دهد. زماني كه به شهر مي‌آيد مي خواهد رزمندگان را براي عمليات بدر جمع كند اما هر يك از آنها مشكلاتي دارند كه برونسي بايد آنها را حل كند.


در ابتداي مراسم جواد اردكاني، كارگردان فيلم به كبودي ياس گفت: حدود 4 سال پيش به همراه جمعي از سينماگران خدمت مقام معظم رهبري رسيديم كه ايشان توصيه كردند راجع به شهيداني مانند شهيد برونسي و ديگر سرداران جنگ فيلم‌هايي ساخته شود كه متعاقب آن صفار هرندي، وزير ارشاد سابق پيشنهاد ساخت فيلم زندگي شهيد برونسي را به من داد كه پذيرفتم.


ابراهيم اصغري، تهيه‌كننده فيلم به كبودي ياس بيان كرد: اوايل سال گذشته بعد از تحقيقات مفصل، نگارش فيلمنامه به پايان رسيد و اواخر تابستان با حمايت بنياد سينمايي فارابي كليد خورد. به اصرار دوستان سعي كرديم ساخت فيلم را در مدت كوتاهي به انجام برسانيم تا براي جشنواره فيلم فجر آماده شود و بعد از شركت در جشنواره يك تدوين مجدد روي آن صورت گرفت فيلم كوتاه شد.


داوود عين‌آبادي، بازيگر نقش شهيد برونسي در فيلم به كبودي ياس نيز گفت: اين فيلم اولين كار سينمايي من بود. قبل از آن در كارهاي نمايشي و تئاتر فعاليت مي‌كردم.


سپس عبدالله اسفندياري، مدير حوزه فيلم‌ معناگرا در بنياد سينمايي فارابي بيان كرد: اين فيلم به لحاظ فني با كاستي‌هايي همراه است اما نكته مهم‌تر آن موضوع فيلم است كه راجع به يكي از شهداي دفاع مقدس است. ما شهيدان گمنام يا صاحب‌نام زيادي داريم كه ناگفته‌هاي زيادي درباره زندگي آنها وجود دارد . صحنه هاي ساده زيستي و مردمي بودن شهدا را كه مي‌بينيم فكر مي‌كنيم افسانه است و فاجعه همين‌جاست كه ما چه كرده‌ايم و چرا آنقدر از اين سرداران شهيد رور شده‌ايم كه آن واقعيت‌هاي بلورين را امروز به سختي باور مي‌كنيم.


اصغري در رابطه با اشاره به سختي‌ها و شيريني‌هاي ساخت فيلم به كبودي ياس، توضيح داد: در مرحله پيش‌توليد مي‌دانستيم كه اين اولين فيلم واقع‌گرايانه، راجع به يكي از فرماندهان شهيد جنگ تحميلي است و مطمئنا خانواده، دوستان و هم‌رزمان آن شهيد هستند و اگر فيلم خلاف واقع پرداخت شود مورد نقد قرار خواهد گرفت و ديگر اينكه، مي‌خواستيم اين واقعيت را باور‌پذير كنيم.


وي افزود: بخش شهري فيلم را در مشهد فيلمبرداري كرديم و لوكيشن‌هاي جنگ در شهرك سينمايي دفاع مقدس ضبط شد. يكي از سختي‌هاي كار اين بود كه عمليات‌‌هايي كه شهيد برونسي در آن حضور داشتند بدر، خيبر و چهارراه خندق بود، به طوري كه اين مناطق عملياتي در جنوب كشور نيز ديگر وجود ندارند، به طور مثال چهارراه خندق در كشور عراق قرار دارد و توسط بمباران‌هاي فراوان صدام به كلي تغيير كرده است. به همين دليل تصميم گرفتيم چهارراه خندق را براي اولين بار در شهرك سينمايي دفاع مقدس بازسازي كنيم.


اصغري گفت: مشاور ما براي ترسيم واقعيت‌هاي زندگي شهيد برونسي، معاون اين شهيد، سردار اخوان بود. او آخرين بازمانده چهارراه خندق است و در آخرين ساعات قبل از شهادت برونسي با او بوده است.


اردكاني درباره معيارهاي انتخاب فرم روايت بيان كرد: يكي از انتخاب‌هاي سخت ما انتخاب فرم روايت بود. ما نمي‌خواستيم با انتخاب روايت خطي از ديد داناي كل و قهرمان‌سازي به زندگي شهيد برونسي بپردازيم. نمي‌خواستم راجع به شهيد غلو كنم چون معتقدم زندگي آن بزرگواران آنقدر ارزشمند است كه نيازي به غلو نيست، به همين دليل فرم روايت متقاطع را انتخاب كردم.


وي افزود: فيلم متشكل از قصه يحيي، ستار، رضا، حامد و شهيد برونسي بود كه وجه اشتراك همه آنها تأثير گذاري برونسي بود سرانجام چهار قصه، تبديل به يك قصه شد و آن را تا آخر پيش برديم. تلاش من اين بود خيلي به سمت غليظ شدن احساسات نرويم و بگذاريم تماشاگر خودش برونسي را قبول كند.
وي تصريح كرد: در زندگي هر كسي مقاطع مختلفي وجود دارد. زندگي شهيد برونسي هم مستثي نيست. دوران نوجواني، جواني، مهاجرت از نيشابور به مشهد و ... ولي من مي‌خواستم ويژگي‌هاي شخصيتي او را معرفي كنم نه اطلاعات زندگي او را و از اين رو چند ماه آخر شهادت او را انتخاب كردم كه اين مقطع دوران گذشته وي را كه تبديل به خصلت و شخصيت در او شده بود نيز نشان مي‌داد.


اسفندياري درمورد معناگرايي اين فيلم توضيح داد: در اين فيلم معناگرايي در تحول شخصيت‌ها و اخلاص و ايثار وجود داشت. در صحنه‌اي كه ستار ميوه مسموم شده را مي‌خواهد به برونسي بدهد و دستي كه نمي‌دانيم متعلق به كيست بشقاب ميوه‌ را پرت مي‌كند و بعد مي‌بينيم كه ستار پسر شهيدش را يك لحظه مي‌بيند، البته اگر اين‌گونه صحنه‌ها در حالت ابهام باشد اثرگذارتر است.


رضا محمدي مجري و منتقد نيز در پايان اين نشست گفت : هم اكنون در سينماي غرب ما شاهد اين هستيم كه بدون انگيزه و نگاه فردي جنگ را به تصوير مي‌كشند و از رسانه سينما براي مظلوم‌نمايي خود و تفكرات سياسي‌شان بهره مي‌گيرند.


وي تصريح كرد: يكي از ويژگي‌هاي سينماي دفاع مقدس پرداختن به فرهنگ مقاومت ايثار و شهادت است كه آن را از سينماي جنگ در جهان متمايز مي‌سازد و ما تا دير نشده بايد به خاطرات رزمندگان را براي ثبت در تاريخ و انتقال به نسل جوان توجه كنيم.
کد خبر: 6209
Share/Save/Bookmark