جمعي از سازمانهاي مردمنهاد در بيانيهاي مطرح كردند:
«ثبت جهاني نوروز وظايف ما را سنگينتر كرده است»
تاريخ : پنجشنبه ۱۲ فروردين ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۰۱
در متن اين بيانيه آمده است:
« بهنام خداوند جان و خرد
1. پس از چند سال تلاش پيگير ايرانيان و ايرانيتباران در سراسر جهان، سرانجام جشن بزرگ نوروز، همزمان با يکم فروردينماه برابر با 21 مارس، به عنوان «روز جهاني نوروز» در مجمع عمومي سازمان ملل به رسميت شناخته شد. مجمع عمومي سازمان ملل در روز 4 اسفند ماه 88 قطعنامهي «روز جهاني نوروز» را در چارچوب مادهي 49 دستورکارِ خود و تحت عنوان «فرهنگ صلح» به تصويب رساند و براي نخستينبار در تاريخ اين سازمان، نوروز ايراني را بهعنوان يک مناسبت بينالمللي رسميت داد. اين قطعنامه که با همکاري مشترککشورهاي ايران، آذربايجان، افغانستان، تاجيکستان، ترکيه، ترکمنستان، قزاقستان و قرقيزستان آماده شده بود، مورد حمايت عمومي کشورهاي عضو سازمان قرار گرفت و به اتفاق آرا به تصويب رسيد.
قابل توجه است که سه کشور هند، آلباني و مقدونيه نيز در روز رايگيري به کشورهاي تهيهکنندهي اين قطعنامه پيوستند در حالي كه پيش از آن، دو كشور تاجيكستان و افغانستان به علت عدم عضويت كشورشان در كنوانسيون ميراث معنوي از اين همراهي باز مانده بودند. به باور ما، چه شاهد حضور كشورهاي همفرهنگِ تاجيكستان و افغانستان - كه در سختترين دورههاي تاريخيِ سركوب و كشتار حكومتهاي بلشويكي و طالباني نگذاشتند آتشِ ديرينهسالِ نوروز در كشورشان خاموش شود - در اين مناسبت نباشيم و چه كشوري همچون تركيه - كه تا كمتر از يك دهه پيش، حضور بيش از بيستوپنج ميليون کرد را در کشور خود انکار ميکرد و به آنها ترکهاي کوهستاني لقب داده بود و ميراث ارزشمند کهن آنها با ساير ايرانيان، يعني نوروز، را ممنوع و هرگونه بزرگداشت آن را به شدت سرکوب ميکرد – در كنار وارثان فرهنگ و تمدن ايرانِ بزرگ قرار گرفته باشد، ثبتِ جهاني نوروز تحولي نوين در همگرايي منطقهاي کشورهاي همتبار، همفرهنگ و همتاريخِ آسياي مركزي و آسياي جنوب غربي خواهد بود
بيترديد مردمانِ حوزهي جغرافيايياي كه آن را به نام فلات ايران ميشناسيم و در حقيقت بازماندگان ايرانِ بزرگ كهن هستند، از آنان كه همچنان درونِ مرزهاي كنوني هستند تا آناني كه چندين پاره شدهاند همچون کردها، تاتها، بلوچها، تركمنها، و آناني كه به كل از ديگران جدا شدهاند همچون ارمنيها و گرجيها، تاجيکها، پشتونها، اوستياييهاي قفقاز ـ که خود را همچنان ايراني مينامند ـ همه و همه از اشتراکات بسيارِ تاريخي، فرهنگي و سنت و آداب و رسوم برخوردار هستند و پراکندگي و جدايي بخشهايي از آنان تنها در 200 سال گذشته، بهگونهاي ساختگي و مصنوعي و به دست استعمارگران روسيه و انگلستان و نه خواستِ مردم آن مناطق بوده است.
2. ما، شماري از سازمانهاي مردمنهادِ دوستدارِ ميراث فرهنگي، از مسؤولان كشوري خواستاريم:
الف – براي پربار شدن و بهآيين شدنِ سنتها و سورهاي وابسته به اين جشن، از چهارشنبهسوري تا سيزدهبهدر، به ياري ايرانيان بروند و در اين راه، بهدرستي و به طرز صحيح، از ابزارهاي رسانهي ملي و آموزش رسمي ياري گيرند.
ب – از فرصتِ بهوجودآمده براي گسترش فرهنگ نوروز و در جاهايي زندهسازي آن، بهويژه در بخشهايي از حوزهي تمدني ايران كه اين جشن در آن مناطق زدوده شده است – همچون خطهي جنوبِ آبهاي گرم خليجِ هميشه فارس، و ميانرودان يا عراق، كه بهگونهاي خاستگاه اين جشن كهن است – بهره ببرند.
پ – در عينِ پذيرش تنوع و گونهگونيِ آيينهاي نوروزي و كوشش براي پاسداري از اين رنگارنگي، با هر گونه تحريف در تاريخ آن، به هر شكل و در هر گوشهاي از جهان، بهگونهاي رسمي برخورد كنند.
ت- بكوشند به خواستِ ديرينهي ايرانزمينيان جامهي عمل بپوشانند و اتحاديهي بزرگ اقوام ايراني را شكل دهند. در اينباره بايد توجه داشت که منظور از تشکيل اتحاديه، حل شدن اين کشورها در يکديگر و از دست دادن استقلال در حوزههاي اساسي شکل حکومت، و يا هويت بومي، زباني، آييني و مذهبي نيست. اين کشورها ميتوانند روي زمينههاي همگرايي در حوزههاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي و تبادلات اجتماعي، کار کرده و به وحدت عمل برسند. به عنوان مثال؛ سرمايهگذاريهاي مشترک، تحقيقات مشترک علمي، برنامهريزيهاي مشترک فرهنگي، نظام آموزش مشترک تا سطح دانشگاه و بهويژه تدوين كتاب درسي مشترك تاريخ – كه ضرورتي جدي است و مانعِ رشد كينهورزيهايي خواهد شد كه سردمداران برخي از اين كشورها ناآگاهانه و در جهت خواستِ قدرتهاي بزرگ جهاني به آتش آن دم ميزنند - برداشتن تعرفههاي گمرکي، سهولت رفتوآمد اتباع بدون نياز به گرفتن رواديد، طراحي نظام مالياتي مشابه، نظام مشترک بانکي و پولي (پول واحد)، بازار نيروي کار مشترک و قوانين مشابه، همکاريهاي امنيتي، نظام واحد گردشگري، تشکيل شوراي واحد سياست خارجي اتحاديه، تشکيل مجلس مشترک اتحاديه، برقراري پيمان مشترک دفاعي، و بسياري زمينههاي ديگر که در اتحاديههاي مختلف در سطح جهان تجربه شده و سودمندي آنها به اثبات رسيده ميتواند در اين اتحاديه به کار گرفته شود. فراموش نشود در اينباره تجربههاي سازمان همكاريهاي منطقهاي اكو نيز ميتواند دستمايه قرار گيرد
ث – ثبت جهاني نوروز وظايف ما را سنگينتر كرده است؛ چه دولت و چه سازمانهاي مردمي. اميدواريم اين رويدادِ فرخنده سبب شود نهادهاي دولتي در راه هويتبخشي به نسل جوان، بيش از پيش، به ياري سازمانهاي مردمنهاد بشتابن
به اميد شكلگيري اتحاديهي نوروز .»
طبق اين اعلام تاكنون اين انجمنها بيانيه را امضا كردهاند (بدون ترتيب)؛انجمن پاسداشت مفاخر ايران، بنياد فردوسي، انجمن فرهنگي ايرانزمين (افراز)، ايراندخت آريا، انجمن ايلامشناسي ايران، انجمن دهكدهي سبز، فريوان سپينود، مؤسسه غيردولتي مهرآيين، كانون گسترش فرهنگ ايران بزرگ، کميسيون ميراث فرهنگي کانون آيندهنگري ايران، مؤسسه علمي - فرهنگي آيندهنگر، مؤسسه باغ آينه، کانون سيمرغ انديشه (نجفآباد)، انجمن دوستداران ميراث فرهنگي و گردشگري نجفآباد، بنياد همانديشي و رشد بهار (نجفآباد)، مؤسسه كندوكاو، جمعيت دختران حنانه، كانون بيستون، انجمن كهندژ، انجمن بارگاه مهر و انجمن دوستداران ميراث فرهنگي افراز.