همزمان با اكران عمومي «چهل سالگي»، عليرضا رييسيان به همراه مصطفي رستگاري فيلمنامهنويس اين فيلم در نشست خبري ايسنا حاضر شد و دربارهي پنجمين ساخته سينمايياش سخن گفت و اين فيلم را تجربهاي تازه در كارهاي سينمايياش دانست.
به گزارش هنر نيوز به نقل از ايسنا،اين كارگردان در ابتدا دربارهي اقتباس از رمان «چهلسالگي» ناهيد طباطبايي و روند شكلگيري اين فيلم توضيح داد: حدود دو سال و نيم پيش و بهواسطهي فريدون جيراني اين رمان به من پيشنهاد شد و پس از مطالعه از تم محوري رمان، يعني رابطهي سهگانه كه در طول زمان رخ ميدهد، خوشم آمد و به همين دليل با ناهيد طباطبايي نويسنده رمان وارد گفتوگو شدم.
وي با اشاره به تيراژ بالا و تجديد چاپهاي متعدد رمان «چهلسالگي» گفت:گويا قبل از من كارگرداناني همچون محمدعلي نجفي، رسول صدرعاملي، رخشان بنياعتماد و كيانوش عياري هم براي استفاده از اين رمان گفتوگوهايي داشتند، اما به دلايلي اين كار به سرانجام نرسيده بود تا اينكه ما با نويسنده آن مذاكره و حقوق كتاب را خريداري كرديم و بعد با همكاري مصطفي رستگاري، سناريوي فيلم نوشته شد.
داستاني كلاسيك را با رماني امروزي تركيب كرديم
رييسيان معتقد است: اتفاق مهمي كه در فيلمنامهي «چهلسالگي» افتاد، اين بود كه ما داستاني كلاسيك مانند «پادشاه و كنيزك» را با رماني امروزي تركيب كرديم كه اين كار تجربهاي بسيار جديد در زمينهي اقتباس ادبي محسوب ميشود.
اين كارگردان يادآور شد: رمان «چهلسالگي» به نوعي بر رابطهي عاشقانهي دو انسان تمركز دارد و پيش از ارائهي ما براي ساخت، در بخش اقتباس ادبي فارابي و كارگاه فيلمنامهنويسي حوزهي هنري رد شده بود و وقتي ما فيلمنامه را ارايه كرديم، در سازمان فرهنگي _ هنري شهرداري هم به واسطهي نگاه يكي از مديران مياني اين سازمان، اين رمان و به طبع فيلمنامه ما، تشريح يك وضعيت نامتجانس محسوب شد و همين روند باعث شد كه براي ساخت «چهلسالگي» با مشكلات متعدد مواجه شويم.
ساخت «چهلسالگي» شروع بازي بود كه از قبل ما را بازنده كرده بودند
رئيسيان معتقد است: در واقع ساخت چنين فيلمي مانند شروع يك بازي بود كه از قبل ما را بازنده كرده بودند.
در چنين شرايطي بايد با قدرت و ايمان به كار، اين راه را طي ميكرديم و بعد از طي اين مسير نتيجهي كار به گونهاي بود كه فارابي و حوزهي هنري اظهار پشيماني كردند و همان مدير شهرداري هم دوبار پس از خاموششدن چراغها، وارد سالن شد تا فيلم را ببيند و نگويد كه تشخيصاش اشتباه بوده است.!
وي ادامه داد: هنوز هم اين فرد در حال مقاومت است تا قرارداد ما با شهرداري عملي نشود. در واقع تمام جاهايي كه بايد حاميان فرهنگي اين فيلم ميبودند، از قبل دربارهي اين كار گارد داشتند و ما تازه بايد مشكلات قديمي را حل ميكرديم.
وي با بيان اينكه مديران هيچگاه سابقهي سازندگان آثار را مورد توجه قرار نميدهند، اظهار كرد: مديران تنها كتاب را خوانده بودند و آنرا هم درست درك نكرده بودند و هيچگاه به اين توجه نميكردند كه چه فردي و با چه سابقهاي پشت اين كار است.
بابت وقت و انرژي خودم از مديران طلبكارم
كارگردان «چهل سالگي» در عين حال عنوان كرد: ما از ابتدا قصد داشتيم كاري متفاوت بسازيم و اكنون هم پنج رشته اصلي كانديدايي در فجر اين موضوع را ثابت ميكند كه «چهلسالگي» كار متفاوتي شده است، بنابراين جا دارد كه من بابت وقت و انرژي خود از مديران طلب كار باشم.
وي ادامه داد: اكنون مديران با فيلمي مواجهند كه همه مجبور ميشوند در برابر آن كُرنش كنند و همين مساله براي من موفقيت بزرگي است كه يكبار ديگر ثابت ميكند، هنرمندان از مديران بزرگترند و اگر با ايمان دست به خلق اثري هنري بزنند همه مديران بايد سرتعظيم فرود بياورند. البته اين موضوع هم بد نيست كه يك مدير اشتباه خود را بپذيرد، چيزي كه در جامعه ما كمتر اتفاق ميافتد.
مديران مياني بنا به سلايق خود تصميم ميگيرند
رييسيان در بخش ديگري از صحبتهايش با ايسنا، به مشكلات اين فيلم با شهرداري اشاره كرد و افزود: ما براي اين فيلم با شهرداري قرارداد داشتيم، دستور كتبي شهردار و معاونت اجتماعي هم بود، اما با اين وجود يك مدير رده مياني به شيوهي ديگري تصميم گرفت. متاسفانه همواره اين مشكل براي ما وجود دارد كه با مديران اصلي سر و كار نداشته و مديران مياني هم بنا به سلايق خود تصميم ميگيرند.
وي ادامه داد: در اين ميان هيچكس هم پيدا نميشود كه بابت مسائل مختلف توضيح بخواهد و بگويد فيلمي مثل «كارناوال مرگ» كه دوبار هم بر روي آن سرمايهگذاري شده است، اكنون كجاست و درچه وضعيتي قرار دارد؟ و نقش شهرداري در سرمايهگذاري آن چيست؟
رييسيان در ادامه اين نشست،«چهل سالگي»را سرشار از نشانههاي ايراني و آموزههاي اخلاقي دانست و گفت: اصلا اين فيلم به همين دليل جايزه گرفته است. اين فيلم پر از حرفهايي است كه به شخصه به آنها علاقهمندم و از «ريحانه» به بعد، همواره با همين مفاهيم كاركردهام و معتقدم زمان زيادي از عمر سينماييام را صرف تبديل عناصر ادبيات كلاسيك به زبان سينمايي كردهام. اما شرايط اكنون به گونهاي است كه ديگر هيچكس نميپرسد، چرا تسهيلاتي كه براي يك فيلم قائل شدهايد را براي فيلمهاي ديگر در نظر نميگيريد؟
فضاي حكم بر كارهاي اقتباسي نشات گرفته از سوتفاهم تصميمگيرندگان است
رييسيان دربارهي فضاي حاكم بر اقتباس ادبي در سينماي ايران گفت: متاسفانه فضايي كه بر كارهاي اقتباسي حاكم است در بسياري موارد نشات گرفته از سوء تفاهم تصميمگيرندگان است. ما اكنون در تمام مراكز، بخشي در ارتباط با اقتباس داريم، اما همه اينها راه غلطي را طي ميكنند و هيچكس هم نيست كه بگويد اعتبار يك فيلمساز مهمتر از تصميم مديران است، چرا بايد اين اعتبار دستمايهي شود براي ديگران.
اصولا فيلمنامهنويس حرفهاي نداريم
اين كارگردان دربارهي فيلمنامهي «چهل سالگي» و چگونگي شكلگيري آن هم توضيح داد: نقصي كه اكنون در بسياري از فيلمنامههاي ايراني وجود دارد، به اين دليل است كه ما اصولا فيلمنامهنويس حرفهاي نداريم. اين حرفه داراي صنفي مستقل است، اما نود درصد از فيلمنامههايي كه كار ميشوند يا از بيرون اين صنف آمده و يا توسط خود كارگردان نوشته شدهاند. متاسفانه حرفهاي بودن در حيطهي فيلمنامهنويسي فاقد هويت يا معنا شده و شايد در اين ميان يكي از دلايل اصلي خود صنف است كه نتوانسته دايره حرفه خود را گسترش دهد. البته از سوي ديگر ما در اكثر مواقع با كارگرداناني مواجه شويم كه خيلي حرفهاي برخورد نميكنند و من فكر ميكنم كه وضعيت اسفبار فيلمنامهها هم به ماهيت حرفهاي و صنفي اين رشته بر ميگردد.
مطمئن بودم «رستگاري» با همين يك فيلم خودش را در سينما تثبيت ميكند
وي سپس به دلايلش براي انتخاب دكتر مصطفي رستگاري براي نگارش فيلمنامه «چهلسالگي» اشاره كرد و گفت: به شخصه همواره دنبال كشف افراد تازه و پرانرژي هستم كه روح و انگيزهي زيادي براي انجام يك كار متفاوت داشته باشند. معتقدم سينما يك تخصص بسيار فراواقعي است، يعني فرآيند ارتباط آدمها با يك فيلم آنقدر پيچيده است كه من نميتوانم در اين زمان چندين كار را با هم انجام بدهم. مطمئن بودم كه «رستگاري» با همين يك فيلم، خود را در در سينما تثبيت ميكند.
رييسيان با اشاره به دريافت سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه اقتباسي در جشنوارهي فجر اخير براي مصطفي رستگاري براي فيلمنامه «چهل سالگي» خاطرنشان كرد: اگر دقت كرده باشيد، طي اين سالها تنها جايزهي فيلمنامه اقتباسي به اين فيلم داده شده، اما با اين وجود در يك نشريه تخصصي نقد اين فيلم، بهگونهاي بود كه همه انتقادات عليه «رستگاري» بود و حتي او را به بيدانشي هم متهم كردند. در حاليكه به هرحال او دكتراي فلسفه هنر دارد و با كار اولش در سينما توانسته است اينگونه و تا اين حد بدرخشد. لذا بيان چنين نقدهايي از نظر من تنها از سر حسادت است. نكتهي جالب اينكه چند نويسنده آن نشريه هم اعضاي شوراي مركزي كانون فيلمنامهنويسان هستند و جاي تعجب دارد كه اين افراد به جاي اينكه فضا را براي نيروهاي جديد باز كنند، بلافاصله گارد ميگيرند و به تخريب افراد ميپردازند.
با ساخت چهلسالگي از نظر هنري چند سال پيرتر شدم
رييسيان در بخش ديگري از اين نشست با اشاره به اينكه «چهلسالگي» را به تهيهكنندگي و سرمايهگذاري خودش ساخته است،گفت:تجربه اين فيلم بسيار سخت بود و باعث شد من از نظر هنري چند سال پيرتر شوم. البته من در فيلمهاي ديگرم هم سرمايهگذار خودم بودم و تا حد بسياري تهيه را هم برعهده داشتم، اما با اين وجود
«چهلسالگي» مرا پير كرد. دراين ميان برخي جاها مانند شهرداري هم فيلم را تنها گذاشتند و سختيهاي اين كار را چند برابر كردند.
در زمينهي بازيگري انتخابها بسيار محدود است
اين كارگردان دربارهي تركيب بازيگران «چهل سالگي»هم توضيح داد: از آنجا كه در كشور ما در زمينهي بازيگري انتخابها بسيار محدود است و حداكثر دو يا سه مورد بيشتر نداريم، كار بسيار سخت ميشود. به شخصه همواره تلاش كردهام كه تركيبي از بازيگران حرفهاي وجديد را همزمان مورد استفاده قرار دهم، چرا كه نقشهاي اصلي را حتما بايد بازيگران حرفهاي ايفا كنند كه هم حرفهشان اين است، هم ممارست و تمرين دارند و هم ما با آنها رابطه بهتري داريم.
كارگردان «ايستگاه متروك» گفت: بنا بر اهميتي كه براي بخش بازي قائل هستم، همواره ابتداي كار به بازيگران ميگويم كه شروع و انجام كار وابسته به حضور آنهاست و اگر نباشند كار انجام نميشود. حال عدهاي با اين موضوع بسيار حرفهاي برخورد ميكنند و گاه هم بيان اين جملات را حمل بر خودستايي كرده و كار را سخت ميكنند.
زنان در فيلمهاي من برگرفته از منش و اخلاق همين جامعه است
در بخش ديگري از اين نشست، رييسيان دربارهي نقش محوري زنان در فيلمهايش معتقد است: معمولا زنان فيلمهايم را نه خيلي سنتي و نه خيلي فمينيست و بيپروا نشان ميدهم. در اكثر موارد زن در فيلم من برگرفته از منش و اخلاق همين جامعه است. فردي كه فعال است و درعين حال بهشدت از خود مراقبت ميكند. شايد اگر همهي فيلمهايم را با هم ببينيم، معلوم شود كه چرا تا اين اندازه بر روي نقش محوري زنان تاكيد دارم. در واقع زنان از نظر من عنصري تعيينكننده هستند و مردها چه در جامعه و چه در فيلمها فاقد چندگانگي صادقانه هستند و يا چندگانگي آنها رياكارانه است. مردها اگر بخواهند خودشان باشند، يك بعد بيشتر ندارند، اما زنها اين قابليت را دارند كه چندين مسووليت و نقش را بهطور همزمان ايفا كنند.
چه ايرادي دارد اگر گاه كمي فيلم شعاري شود؟!
وي در پاسخ به اين سوال ايسنا كه آيا نقش قاضي بازنشسته «چهلسالگي»كمي شعاري نيست،پاسخ داد: چه ايرادي دارد اگر گاه كمي فيلم شعاري شود؟ البته من معتقدم كه شعاري نيست اما با اين حال بسياري از فيلمهاي بزرگ دنيا كه حتي كاملا شخصي و هنري هم بودهاند گاه شعار ميدهند و اين اصلا امر بدي نيست.
اميدوارم اينبار طلسم بشكند
رييسيان دربارهي انتخاب بازيگران چهره و بحث گيشه پاسخ داد: در تمام فيلمهايم به اين موضوع فكر ميكنم. اگر قرار باشد فيلمي به سرمايه فكر نكند ديگر نميتوان آن را سينما ناميد، چرا كه به هرحال سرمايه در سينما تعيينكننده است. جمله معروفي هست كه ميگويد آدم وقتي ميتواند حرفش را ارزانتر بگويد چرا به سراغ سينما برود. در واقع سينما صنعتي و پيچيده است، به همين دليل من هميشه به اين موضوع فكر ميكنم اما هميشه در اكران و نمايش بدشانسي ميآورم و حال اميدوارم كه اين بار اين طلسم بشكند.
نقص آرايش اكران به مسئولان برميگردد
اين كارگردان دربارهي شرايطي كه باعث شده فيلم او و چند فيلم جدي ديگر همزمان اكران شوند هم معتقد است: نقص آرايش اكران به مسوولان و سياستگذاريهاي آنها باز ميگردد. به نظرم مسووليت اصلي در اين زمينه با دولت است، چرا كه وقتي پروانهي نمايشهايي صادر ميكند كه موجب ميشود، چندين اثر از يك سبك تجمع كنند شوراي صنفي چارهاي ندارد جز اينكه به اكران آنها بپردازد. سياستگذاري و دقت دربارهي اين موضوع بايد در وزارت ارشاد صورت بگيرد و طوري نظارت شود كه پروانههاي آثاري كه در يك سبك قرار دارند، همزمان صادر نشود.براي اين مساله راهحل وجود دارد، اما ما طي اين سالها نتوانستهايم به توافق برسيم. اكنون هم اين موضوع از بدشانسي ماست كه چهار فيلم هنري همزمان اكران ميشوند.
اهالي سينما و سازندگان فيلم بهترين منتقدان فيلمها هستند
وي دربارهي نقطهنظرات منتقدان پيرامون «چهلسالگي» نيز عنوان كرد: آنهايي كه من به عنوان منتقد قبولشان دارم،سالهاست كه نمينويسند. نقدهايي هم كه تاكنون دربارهي «چهلسالگي» نوشته شده از نظر من چندان جدي نيست، چرا كه از سر مسووليتپذيري براي فيلم نبودهاند. در كل فكر ميكنم كه خود ما اهالي سينما و سازندگان فيلم در حال حاضر بهترين منتقدان فيلمها هستيم.
رييسيان در ادامه با اشاره به كاهش تايم فيلم نسبت به جشنوارهي فجر گفت: بنده و عوامل اين فيلم به اين نتيجه رسيديم كه بهتر است براي اكران عمومي چهار يا پنج دقيقه از فيلم تغيير كند.
شوراي استانداردسازي نتيجهاي نداشته است
اين كارگردان دربارهي تجربهي استفاده از ابزار ديجيتال و تغيير رنگبندي در فيلمبرداري «چهلسالگي» با اعتقاد بر اينكه براي اولينبار در سينماي ايران اين تجربه انجام شده است،توضيح داد: چندي قبل پيشنهادي مبني بر راه اندازي شوراي استاندارد سازي در خانه سينما را مطرح كردم و متأسفانه اين شورا به گونهاي برگزار شد كه اگرچه هنوز ادامه دارد، اما نتيجهاي نداشته است. درحاليكه تجربيات مختلفي كه در اين زمينه وجود دارد كه ميتوانند به سينماي ما كمك كند. البته ناگفته نماند كه درباره تجربهي ديجيتال و اين رنگبندي كه در «چهلسالگي» اتفاق افتاد و تجربهي تازهاي بود، با توجه به وظيفهي مركز گسترش سينماي مستند و تجربي هم درخواست كمك كرديم، اما مدير وقت آن مركز متوجه اهميت موضوع نشد و همكاري نكرد.
وضعيت سينماي مستقل بسيار متفاوت است
رييس سابق كانون كارگردانان در پاسخ به اين سوال كه آيا با كنارهگيري از اين سمت از اين پس فعالتر خواهد شد و با فواصل زماني كمتري فيلم خواهد ساخت توضيح داد: وضعيت سينماي مستقل در كشور ما بسيار متفاوت از ساير نقاط دنياست. ما بايد علاوه بر اينكه نگذاريم سرمايه بر فضاي فيلمهايمان حاكم شود، در عينحال بتوانيم مخارج اوليه را فراهم كنيم و طوري اقدام كنيم كه هم به سرمايهگذار امتياز نداده باشيم و هم سرمايه به كمك فيلممان بيايد.
وي افزود:در تمام دنيا سينماي هنرمندانه از برخي حمايتها بهره ميبرد. اينكه فرد بخواهد هم سرمايه را فراهم كند و هم كار را پيش ببرد امر دشواري است و فكر نميكنم هيچ يك از فيلمسازان ما در چنين موقعيتي قرار داشته باشند كه هم استقلالشان را حفظ كرده و هم حرف دلخواه خود را بزنند و هم آن حرف متفاوت باشد و با سرمايه فيلمساز ساخته شده باشند. درواقع چنين تجربهاي در سينماي ايران تقريبا محال است و من هم براساس سالها تجربه اين كار را انجام ميدهم و از سرنوشت اين فيلمها هم چيزي نميدانم. در حالي كه روال عادي و طبيعي اين است كه فيلمساز هر 2 تا سه سال يك فيلم بسازد، اما اينجا همهچيز طبيعي نيست و شايد يكي از مشكلات اين است كه همهچيز به اراده و خواست فيلمساز بستگي ندارد.
«پرونده هاوانا» به سرنوشت سوژهاش دچار شد
اما رئيسيان درباره ساخته قبلياش «پرونده هاوانا» و وضعيت اكران آن هم گفت: آن فيلم به سرنوشت سوژهاش دچار شد چراكه موضوع «پرنده هاوانا» درباره يك پرونده بيوتكنولوژيك بود كه در نهايت بازميماند. اكنون خود فيلم هم وضعيت روشني ندارد و عليرغم اينكه سه سال پيش پروانه نمايش گرفته است، همچنان به نمايش عمومي درنيامده است. حال اينكه چرا اين فيلم اكران نشد و مسوولان آن زمان وزارت ارشاد نخواستند كه اين فيلم اكران شود را نميدانم، چراكه مسوولان عليرغم پيگيريهاي ما جوابي ندادهاند.
رئيسيان در بخش پاياني صحبتهايش با اشاره به كار حرفهاي و برجسته عوامل مختلف فيلم «چهلسالگي» از تلاش تمام دستاندركاران «چهل سالگي» تشكر كرد و گفت: تمام كاستيهاي اين فيلم به خودم برميگردد و تمام تلاش خودم را كردهام كه اين ضعفها كمتر ديده شود.
رستگاري: يك رمان راحت و روان به مراتب براي اقتباس سينمايي قابل استفادهتر است
مصطفي رستگاري نويسنده فيلمنامه اين فيلم هم در نشست ايسنا به ذكر صحبتهايي درباره روند شكلگيري فيلمنامه اين فيلم اشاره و با تأكيد بر تفاوت نوع روايت در سينما و ادبيات اظهار كرد: به دليل اين تفاوتها در هنگام مواجهه با يك اثر ادبي و تبديل آن به اثري سينمايي لازم است كه جنبههاي بصري رمان و اثر ادبي را مورد توجه قرار دهيم و مهمتر از آن، بتوانيم داستان يك خطي آن رمان را به درستي تشخيص داده و در تبديل آن به داستاني سينمايي موفق عمل كنيم.
وي با اشاره به رماني كه «چهل سالگي» از روي آن اقتباس شده، عنوان كرد: اين رمان بسيار روان و جاري بود و در آن يك خط طلايي وجود داشت كه از نظر من يك خطي آن خيلي شبيه به داستان «پادشاه و كنيزك» بود.
رستگاري ادامه داد: جمله معروفي هست كه ميگويد براي اقتباس ادبي در سينما هيچگاه نبايد به سراغ رمانهاي معروف و شاهكارهاي ادبي رفت، چراكه آنها از همه ظرفيتهاي ادبي رمان استفاده كردهاند اما يك رمان راحت و روان به مراتب براي اقتباس سينمايي قابل استفادهتر است.
وي در بخش ديگري از اين گفتوگو روايت «چهل سالگي» را روايتي دايرهاي برشمرد و افزود: در اين فيلم نحوه ورود ما به گذشته و حال موازي نيست و حالت دايرهاي دارد. شيوه قصهگويي اساطيري، عرفاني، ادبياتي و كلاسيك ما هم به همين شكل است و حتي در ادبيات كتب ديني هم اين نوع روايت چندينبار مورد استفاده قرار گرفته است.
رستگاري در عينحال گفت: شايد «چهلسالگي» از معدود تجربههايي باشد كه حتي نمونهي ديگري از روايت آن را در سينماي ايران نداشته باشيم.
نويسنده فيلمنامه «چهل سالگي» در پايان درباره تغييرات فيلمنامه در زمان ساخت فيلم گفت: آنچه اكنون در فيلم ميبينيم صددرصد مطابق فيلمنامه اوليه نيست و شايد در حد 20 درصد در آن تغييراتي ايجاد شده باشد، اما به هرحال، كارگردان اين حق را دارد كه روايت بصري فيلمش را به گونهاي انتخاب كند كه از جنس سينماي خودش باشد، اكنون هم بنده و كارگردان هر دو از نتيجه اين همكاري راضي هستيم.
در «چهلسالگي» كه در گروه سينمايي «آزادي» اكران شده است، ليلا حاتمي، محمدرضا فروتن و عزتالله انتظامي براي اولينبار در كنار هم در يك فيلم بازي ميكنند. و فرزان اطهري، سهيلا گلستاني، پريا مردانيها به عنوان بازيگر معرفي شدهاند.
«چهل سالگي» مرز ميان بلوغ روحاني و خاطرات جسماني است. خيليها در اين دوره ياد گذشته ميکنند و عشقهاي قديميشان را به ياد ميآورند و قصههايشان را مرور ميکنند. و شايد براي بچههايشان بخوانند: «روزي پادشاهي در ميان مردم چشمش به دختر جواني افتاد و عاشق او شد. پادشاه تا دختر را به قصرش آورد دختر بيمار شد. هيچ کدام از طبيبهاي شهر نتوانستند بيماري دختر را تشخيص دهند. پادشاه دست به دعا برداشت و در خواب طبيب پيري را ديد...»
عوامل اصلي «چهل سالگي» به شرح زير است: تهيهکننده و کارگردان: عليرضا رئيسيان، نويسنده فيلمنامه: مصطفي رستگاري با اقتباسي از رمان «چهلسالگي» ناهيد طباطبايي مدير فيلمبرداري: محمود کلاري، طراح صحنه و لباس: ايرج رامينفر، طراح چهرهپردازي: عبدالله اسکندري، صدابردار: نظام الدين کيايي، طراح و تركيب صدا: محدرضا دلپاك، تدوين: هايده صفيياري، مدير توليد: هايده قريشي،سازنده موسيقي: كريستف رضايي.