نامه سرگشاده محمد درمنش و استعفا از شوراي پروانه ساخت و نمايش
تاريخ : يکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۸۷ ساعت ۱۶:۰۸
اين كارگردان در نامهاي به محمود اربابي مديركل اداره نظارت و ارزشيابي معاونت سينمايي وزارت ارشاد كه نسخهاي از آن در اختيار خبرگزاري ها قرار گرفته، نوشته است:
استحضار داريد طي مدتي كه اينجانب به عنوان كارشناس و عضو شوراي پروانه ساخت و نمايش فيلم هاي ويديويي در كنار شما بودم، تمام تلاش خود را معطوف مي داشتم تا ضمن پاسداري از چارچوب قوانين و مقررات جاري با نگاهي معتدل و روشن كه همواره برخاسته از تعاليم ديني ما است آثار رسيده را بررسي كرده و چنانچه به هر دليل قرار بود اثري مميزي گردد و يا در باب توليد آن نكاتي لحاظ شود آمادگي داشتم تا به صاحب اثر به عنوان انساني صاحب حق و بلكه والاتر از اثر توليدي خودش، نشست و گفت و گو كرده و حتي المقدور او را در اين باب توجيه منطقي، قانوني و اخلاقي نماييم.»
درمنش در بخش ديگري از اين نامه آورده است: برادر عزيز از آن جا كه تعميم چنين نگاهي را در ديگر بخش ها و بالاخص شوراي صدور پروانه نمايش سينمايي نديده و نيافتم و انديشه حاكم در آن بخش را صدور حكم از پشت درهاي بسته ديدم ترجيح دادم، خودم با فاصله گرفتن از چنين كرسي نشيناني اعلام برائت كرده و در ادامه طريق فيلم سازي فاصله فكري خود را با تحجر، خمودي و ريا، شفاف تر از قبل بيان سازم.
اعلام رسمي توقيف اكران و نمايش فيلم سينمايي «ماه وش» شايد مانند ساير فيلم هاي توقيفي براي شوراي اكران امري طبيعي باشد، اما خيلي طبيعي نيست كسي اثر سينمايي اش تمام و كمال غيرقابل نمايش ممهور شود و خود در مسند مميزي ساير آثار رسيده به وزارت فرهنگ و ارشاد باشد و طبيعي تر چنين به نظر مي رسد كه بايد در ادامه طريق و در اين فضاي تار و غبارآلود شفافتر و شجاعانه تر عمل نمود.
درمنش در ادامه به مشكلات پيش آمده براي معاونت سينمايي و فشارهايي كه از سوي تعدادي وارد مي آيد، اشاره كرد و گفت: آقاي اربابي، حقيقتاً با شناختي كه در اين مدت از خود حضرتعالي به دست آوردم شما را نيز فردي معتدل و آزادانديش يافتم، اما از آن جا كه مي دانم فضاي منجمد و خشك ديكته شده فعلي بر اداره كل شما دستتان را كاملاً بسته است و شوراي اكران نيز به واسطه توبيخ دريافتي (پيرو ماجراي فيلم سنتوري) چنان اعتماد به نفس خود را از دست داده كه هر ريسمان سياه و سفيدي را ماري مي پندارد، نااميد از هر طريق نجاتي در فضاي فعلي سينماي كشور از اين انديشه موجود فاصله گرفته تا در آينده و حافظه تاريخي مردم سرزمينمان خود را شريك نگاه ارتجاع ندانم.
وي اين توقيف را سلب آزادي دانسته و نوشته است: مديركل محترم از آن جا كه توقيف فيلم سينمايي ماه وش را سلب آزادي و انديشه يك فيلمساز ايراني مسلمان مي دانم و يقين دارم در تمامي اين اثر هيچ شائبه غيراخلاقي، غيرقانوني و غيرشرعي وجود ندارد، بنا دارم از تمام امكان موجود خود كه شايد درآغاز فقط يك قلم كوچك باشد سود جسته و ابتدا با چند نامه سرگشاده پي در پي، فضاي منجمد، خشك و متحجرانه فعلي مسلط بر سينماي كشور را تحليل كرده و در ادامه راه در كنار آناني كه در سينما بيش از هر چيز به كرامت انساني مي انديشند، باشم.
در بخشي از اين نامه به روند دريافت مجوز اين فيلم اشاره شده است: فيلم سينمايي «ماه وش» به تهيه كنندگي و كارگرداني محمد درمنش پيرو دريافت پروانه ساخت رسمي از اداره كل ارزشيابي و نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد در سال 1386 توليد شده است.
اما نكته مهم تأكيد روابط عمومي معاونت سينمايي بر عدم صدور پروانه نمايش فيلم «ماه وش» است. تأييد و تأكيدي كه هيچگاه به صراحت درباره برخي فيلم هاي فيلمسازان اتفاق نمي افتد.
نكته عجيب و قابل تامل در موضوع استعفاي درمنش كه خود او نيز در نامه سرگشاده اش به مديركل نظارت و ارزشيابي به آن اشاره كرده است اين جمله درمنش نهفته است كه مي گويد: " خيلي طبيعي نيست كسي اثر سينمايي اش تمام و كمال غيرقابل نمايش ممهور شود و خود در مسند مميزي ساير آثار رسيده به وزارت فرهنگ و ارشاد باشد." واقعا بايد مديريت سينمايي وزارت ارشاد قبل از هر چيز به اين سوال پاسخ دهند كه چگونه ممكن است فيلم هاي سينمايي توليد شده توسط فيلمسازان و كارگردانان كشور توسط كسي در وزارت ارشاد مورد بازبيني، كنترل و مميزي قرار بگيرند و در مورد آنها تصميم گيري شود كه فيلم خود او نيز توسط همين وزارتخانه توقيف و غير قابل نمايش تشخيص داده شده است. يا اين فيلمساز مشكل دارد كه در اين صورت بايد پرسيد چگونه به شوراي حساس و مهم نظارت و ارزشيابي راه يافته است و يا مميزي وزارتخانه محترم ارشاد اشكال دارد كه در اين صورت مرجع رسيدگي به اين امر كجاست؟