اعتراض يك فيلمساز به ويژه خواران معترض سينما
تاريخ : شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۱۹:۴۲
حبيب كاوش گفت: در مناظره سينمايي مشاور هنري رئيس جمهور و مدير عامل خانه سينما در تاريخ 11/8/87 كه از برنامه «دو قدم مانده به صبح» پخش شد و اجراي آن را آقاي جيراني تحت عنوان «مطالبات دولت از سينما و سينما از دولت» بعهده داشت، آقاي عسگرپور مدير عامل محترم خانه سينما در يك اظهار نظر تعجب برانگيز فرمودند: ... كه اين جلسه خوشبختانه برگزار شد (ملاقات كارگردانان با آقاي رئيس جمهور) هر چند نقايصي داشت و تعدادي از كارگردانان حضور نداشتند و بخشي از كارگرداناني هم كه حضور داشتند متأسفانه سالها در سينما كم كار كردند و شايد ندانند وضعيت ما الان چيست و بعضي هايشان شبيه منتقدان شده اند و از دور به سينما نگاه مي كنند !!!
اين كارگردان سينما افزود: گفتم شايد از آفت هاي برنامه زنده باشد و لغ لغه زبان- اما با شگفتي فزون تر همين نگاه با تأكيدي بيشتر در برنامه چهارشنبه 15/8/87 مجدداً از ناحيه ايشان تكرار شد. آقاي عسگرپور محترم و عزيز هيچ از خود پرسيده ايد كه بعضي با يك فيلم و نصفي كه ساخته اند چطور به اين احاطه و تسلط رسيده اند كه به خود اجازه دهند كارشناس سينمايي شوند كه در آن كساني وجود دارند كه ده، بيست، سي و يا بيشتر از اين فيلم ساخته اند؟ آن هم با پول جيب خودشان و نه چون بعضي از كيسه بي حساب و كتاب اين ملت. كه نه دغدغه حجم و استرداد بودجه اش را داشتند، نه دغدغه نگاتيو و وسايل اش را، نه دغدغه پروانه ساخت ونمايش اش را و نه دغدغه اكران و تبليغ مسلسل وار تلويزيوني، جايزه گرفتن و... و... اش را.
حبيب كاوش افزود: گو اينكه متأسفانه همين نگاه از پيش تعيين شده شالوده مديريتي بود و هست كه سالهاي سال در بنياد مظلوم فارابي پي ريزي و اعمال شد و طي آن به سازنده فيلم بها و جايزه دادند و مي دهند نه به خود فيلم !
وي گفت: اگر كساني امروز، چه جوان و پرشور و چه با سر و موي سپيد و انبان تجربه به كناري نشسته و تنها نگاه مي كنند «ما هيچ، ما نگاه» حاصل مديريت مشعشع و آشفته آن روزهاست.
كاوش افزود: بحث و سخن در مورد فارابي، مديريت و ظلم جبران ناپذيري كه بر آن و نتيجتاً بر سينما رفت بماند براي بعد.
اين كارگردان سينما تأكيد كرد: بيت المال، ارشاد، فارابي، تلويزيون، مطبوعات، رسانه هاي خارجي همه و همه در اختيار! خود از جيب گشاد ما ملت بين خود تقسيم مي كنند، مي سازند، جايزه مي دهند، فستيوال مي روند، بز و شير و ابريق و ... صله مي گيرند و در مقابل چهره هاي بي تفاوت اين مردم، هي خود براي خود كف مي زنند و هورا مي كشند. نكند امر مشتبه شده است و واقعاً فكر مي كنند هنر كرده اند؟