به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای انقلاب، در این نشست، منوچهر اكبرلو، نويسنده، كارگردان و مدرس دانشگاه در زمينه چرايي توجه به عناصر ساختاري نمايشنامه در تئاتر كودكان و نوجوانان در قياس با نمايشنامههاي تئاتر بزرگسال گفت: هرچند بر كسي پوشيده نيست، اما شايد ذكر اين حقيقت خالي از لطف نباشد كه برخي عناصر سازنده يك متن نمايشي در تئاتر بزرگسالان، مانند داستانپردازي گاه ممكن است به عمد از سوي نويسنده مورد بيتوجهي قرار بگيرد. اما نمايشنامهنويس كودك و نوجوان بايد علاوه بر بكارگيري درست همه عناصر ساختاري، موارد ديگري را هم مورد توجه قرار دهد.
رئيس هيات مديره انجمن نمايشگران كودك و نوجوان خانه تئاتر در ادامه به اين نكته اشاره کرد: از جمله اين موارد ميتوان به تاكيدگذاري، درشتنمايي و اغراقهاي فني، ايجاد فضاي فانتزي، خيالپردازانه و بعضا روياگونه و ايجاد ريتم و ضرباهنگ متناسب با حال و هواي مخاطب و در عين حال نگاه ساده و سرراست، به دور از حواشي و اضافات گمراهكننده و پيچيدهگيهاي متداول در متون بزرگسال اشاره كرد كه توجه به اين نكات در نمايشنامه كودك بايد صد چندان جديتر تلقي شود.
نويسنده كتاب پژوهشي تكنيكهاي نمايش خلاق براي كودكان و نوجوانان، با بيان اين مطلب كه برطرفسازي اين قبيل آسيبها و ضعف نمايشنامهنويسي از وظايف آموزشي دانشكدههاي تئاتري به حساب ميآيد، تاكيد کرد: در بيشتر آثار نمايشي كه در حوزه تئاتر كودك و نوجوان، از سوي دانشجويان تئاتري و يا فارغالتحصيلان اين رشته نوشته و اجرا ميشود، نهتنها شاهد رعايت موارد ذكر شده نيستيم، بلكه مشاهده ميكنيم كه بسياري از اين آثار حتي از عناصر اوليه و ساختار ابتدايي يك اثر نمايشي تهي است.
اكبرلو با ابراز تاسف از نبود شرح درس مناسب با توجه به نيازها و آسيبهاي نمايشنامهنويسي كودك و نوجوان در دانشگاهها، بیان کرد: ضعف در قصهپردازي به عنوان مهمترين عنصر ارتباط با مخاطب كودك، تناسب نداشتن موضوع و مساله نويسنده با تماشاگر، بهكارگيري شخصيتهاي ناهمگون با قصه و فضا، بدون پشتوانه و شناسنامه فردي و عموما بيهويت، زبان و ادبيات نامناسب و نامفهوم، اتفاقات بيمنطق و بيآغاز و انجام و مواردي از مشكلاتي است كه همواره دامنگير متون نمايشي كودك و نوجوان بوده است.
وی افزود: به دلايل گوناگون مانند جدي نگرفتن مساله نمايشنامهنويسي براي كودك و نوجوان و دانش كافي نداشتن استادان تاكنون براي برطرف كردن اين آسيب بنيادي در محيطهاي دانشگاهي به آن توجه نشده است.
نگاه سادهانگارانه به تئاتر كودك
در ادامه نشست حسين مهكام، نويسنده، كارگردان و مسوول شوراي نظارت بر تئاتر كودك در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان گفت: نگاه سادهانگارانه به مقوله تئاتر كودك و نوجوان مشكل مشتركي است كه در بيشتر نمايشنامههاي مربوط به اين گروه سني با آن برخورد ميكنم.
وی افزود: به گمانم اگر مساله و معضل اصلي تئاتر كودك و نوجوان اين نكته نباشد، يكي از مهمترين آنهاست؛ معضلي كه شايد بيشترين لطمه را به اين آثار وارد كرده و در عين حال همواره از منظر توجه و عنايت نويسندگان، تماشاگران و حتي گاه منتقدان، مخفي مانده است.
نويسنده نمايشنامه«آكواريوم» همچنين ميافزايد: به جرات ميتوانم بگويم معضل سادهانگاري همچون يك بيماري پنهان، به پيكر نحيف تئاتر و ادبيات نمايشي كودك و نوجوان ما رسوخ كرده و تكتك اعضا و عناصر آن از طرح داستاني تا عناصر ساختاري و حتي پايانبندي اثر را در برگرفته است.
وی ادامه داد: شايد به دليل همين نگاه سادهانگارانه است كه در بيشتر آثار خلق شده عنوان تئاتر كودك و نوجوان، شاهد رويدادهاي بيمنطق، داستانهاي بيآغاز و انجام و حضور اشخاص و كاراكترهاي بدون هويت و شناسنامه هستيم.
رئيس سابق كانون نمايشگران ديني، آبشخور اصلي به وجود آمدن اين طرز نگاه و تلقي سادهانگارانه به مساله نوشتن نمايشنامه براي كودك و نوجوان را دانشگاه ميداند و ميافزايد: با بيتوجهي محيطهاي آكادميك تئاتري و شكل دادن اين طرز تفكر ميان دانشجويان كه تئاتر كودك و نوجوان نيازمند آن نگاه دقيق و عميق، همچون تئاتر بزرگسال نيست، خواه ناخواه اين سوق دادن دانشجويان توسط دانشگاهها و استادان به دستكم گرفتن مخاطب كودك و نوجوان و به قولي جدي نگرفتن اين گونه مهم نمايشي منتهي ميشود.
بي توجهي استادان و دانشجويان به تئاتر كودك
در ادامه سيمين اميريان، نويسنده، كارگردان و مدرس دانشگاه درباره بيتوجهي استادان و دانشجويان به تئاتر كودك، گفت: شايد با ايجاد اين تصور در بين هنرمندان، دانشگاهيان و متوليان تئاتر كودك و نوجوان در كشور كه ذهن فرار، تنوعطلب، زودباور و خيالپرداز كودكان، متوجه خطاهاي بهظاهر كوچك آنان نميشود، پس هرگونه انحراف از خط داستاني مجاز شمرده ميشود و وقوع هر اتفاق و ورود و خروج هر شخصيت، بيهيچ دليل و منطق، دليلمند و منطقي تصور ميشود.
وی افزود: در حالي كه چنانچه از سراتفاق و يا كسب تجربه، مخاطب اثري نمايشي و يا هر اثري از اين دست، همراه با كودكان باشيم، بدون شك مشاهده ميكنيم كه آنان عموما به نكات جزيي، خاص و ظريفي توجه ميكنند كه بيشتر بزرگسالان، شايد بهدليل عادت و يا مشغلههاي دوران بزرگسالي از آن غافلند.
نويسنده نمايشنامه «پرنس قورباغه» افزود: بيجهت نيست كه در بيشتر آثاري كه با عنوان نمايشنامه كودك و نوجوان نوشته ميشود، شاهد آن هستيم كه در روند نمايش، داستان مدام از مسير اصلي خود دور ميشود، اتفاقات و حوادث فرعي و گاه حتي بيارتباط با روند داستان، بيهيچ دليل و منطقي به وقوع ميپيوندد، آدمها و اشخاص نمايش بدون هيچ سنخيت و هماهنگي با يكديگر و با كليت اثر، با هر بهانهاي وارد قصه شده و بدون هيچ دليلي خارج ميشوند، از هر واژه، كلام و جمله تنها با ظاهر ساده و گاه شعرگونه، اما مملو از اشتباههاي دستوري و ادبي استفاده ميشود و دهها خطاي كوچك و بزرگ ديگر صورت ميگيرد.
اميريان در ادامه گفت: در بيشتر بحثهاي انتقادي و البته متداول درخصوص اين آثار، معمولا كمتجربهگي و نبود دانش فني نويسنده، كه بيشتر از محيطهاي دانشگاهي نيز سرچشمه ميگيرد، ميتواند سببساز بروز اين خطاهاي گسترده قلمداد شود.
وی افزود: البته صاحبنظران اين عرصه سعي ميكنند با توصيه نويسندگان و هنرمندان به مطالعه و تجربه بيشتر استادان و دانشجويان همت گمارند و آنان را متوجه اشتباههاي خود كنند تا از خطاهاي بعدي جلوگيري شود؛
وی در انتها خاطر نشان کرد: حال آن كه خطا و مشكل اصلي در همان سوءتفاهمي نهفته است كه از نگاه سادهانگارانه و در واقع غفلت بزرگسالانه در محيطهاي آكادميك و سپس نگاه متوليان نمايش كودك و نوجوان، به اينگونه نمايشي نشات ميگيرد.