حسن فتحي هداياي كودكان غزه را به موزه سينما اهدا كرد
تاريخ : چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۱۰
فتحي در اين نامه آورده است:
«خانمها و آقايان
شايد بيراه نيست كه تصور كنيم، منزل واقعي هريك از ما، قلب كساني است كه دوستشان داريم، ديگر چه توفير، اهل كدام جغرافيا باشند. هم كيش و هم انديشه با ما باشند يا نباشند.
خانمها و آقايان
كمتر شادي يي در جهان امروز ما وجود دارد كه بتواند اندوهي را كه به ضربوزخم اين روزگار تلخ و نامهربان در قلب بسياري از ما جا باز كرده است از بين ببرد، مگر احساس شادي ناشي از همبستگي و همدردي و شفقتي كه شهروندان مورد ستم و خشونت اين دهكده جهاني را، صرف نظر از هر مرام و فرهنگ و مليتي به يكديگر پيوند ميدهد و به آنها يادآور ميشود كه به تعبير حضرت سعدي: «چو عضوي بهدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار.»
مايلم در اين لحظه با شاعر فقيد عرب نزارقباني همصدا شوم و بگويم: «ميخواهم دوستت بدارم / تا به جاي همهي جهانيان پوزش بخواهم از همهي جناياتي كه مرتكب شدهاند/ در حق زنان، كودكان وعاشقان/ زيرا بدون زنان/ مردانگي مرد شايعهاي بيش نيست/ بدون كودكان معصوميت مرده است/ و بدون عاشقان عشق سخن پوچ و بيهودهاي است»
خانمها و آقايان
دلم ميخواست وصيت كنم كه در هنگام سفر آخرت هدايايي كودكان فلسطيني را در مزارم بگذارند. زيرا با دريافت آنچه بوي اين كودكان بيگناه و عطر مسجدالقصي را دارد حج من كامل شد، اما مگر نه اينكه افتخاري اگر باشد به جهان آميخته با رنج زندگان تعلق دارد. پس ترجيح ميدهم در اين هفتهها و ماههايي كه برخي كسان به هر علت و انگيزهاي، سينما و سينماگران شرافتمند اين سرزمين را، با گفتارهاي آميخته با جهل و تنگنظري و بيانصافي مورد تكفير قرار ميدهند. اين هداياي متبرك را به موزه سينماي ايران تقديم كنم تا در كنار ديگر افتخارات سينمايي و به عنوان نشانهي ديگر از حس نوع دوستي فيلمسازان ايراني در ويترين افتخارات سينماي ملي ما قرار گيرد.»