اعترافاتی که راه برون رفت سینمای ایران را می‌تواند رقم زند
اعترافاتی که راه برون رفت سینمای ایران را می‌تواند رقم زند
 
تاريخ : پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷ ساعت ۱۶:۳۴
 


 


 


 


امضاء محفوظ


بی تردید سرنوشت امروز سینمای ایران تحت تأثیر جدی سیاست ها و برنامه هایی است که در طولانی ترین دوره مدیریت ثابت سینمای ایران یعنی سال های 62 تا 73 طراحی و اعمال گردید. آسیب شناسی و دستیابی به نقاط ضعف و قوت دوران معروف به دوره آقایان بهشتی و انوار یکی از مهمترین پیش مقدمات هر تحول و برنامه جدی  و نوئی است که بخواهد فصل جدید سینمای ایران را رقم بزند.


اما شناخت این دوره از زبان کارگزاران اصلی آن شنیدنی است. شاید دقیق ترین راه آسیب شناسی همان تعریف و توضیح شفاف و بی واسطه ای باشد که توسط عاملان اصلی این سیاست ها بیان می گردد.


در برنامه دو قدم مانده به صبح که به بررسی دوران مدیریت های سینمای ایران می پردازد در بخش مربوط به بررسی دوره وزارت حجت الاسلام جناب آقای خاتمی و معاون سینمایی ایشان آقای مهندس انوار، در این برنامه آقای بهشتی حضور یافت.


آقای بهشتی به دو نکته مهم و ظریف از نتایج مدیریت هایشان اشاره کرد. اگر چه به توضیح آن نپرداخت و مجری برنامه نیز عمداً یا سهواً از کنار آن گذشت اما این نوشتار به اختصار به شرح آن می پردازد. آقای بهشتی در این برنامه در دفاع از سیاست های کنترلی و نظارتی خود برای سینمایی که آنها به وجود آورده بودند اشاره کرد و تأکید کرد که ما چاره ای به وضع این کنترل ها نداشتیم و الا میدان گلادیاتوری سینما باعث می شد اینها را شیرهای صحنه بخورند و ما باید می رفتیم جنازه ها را جمع می کردیم.


این اشاره ظریف به خوبی نشان می دهد نوع سینمایی که با حمایت و سیاست گذاری دوره مدیریت ایشان شکل و قوام گرفته بود سینمایی بود که تاب مقاومت در مقابل حریفان خود را نداشت و بسان مرد رنجوری در صحنه مبارزه و رقابت، قبل از آنکه بتواند در مقابل حریفان خود قد علم کند توسط شیر میدان گلادیاتوری خورده می شود. یعنی سینمای مورد حمایت و هدایت این نگاه ، تا زمانی سر پا است که در همه مراحل تولید و پخش با حمایت های ارزی و قوانین خشن نظارتی و کنترلی آن را در صحنه حفظ کرد و طبیعی است به محض آنکه شرایط کنترل های گلخانه ای برداشته شود این سینما به سرعت زمین می خورد و نه تنها امکان هیچ رقابتی را ندارد که بزودی شاهد مرگ آن خواهیم بود. این همان سرنوشتی است که در دوره مدیریت همفکران آقای بهشتی پس از دوم خرداد عملاً شاهد آن بودیم. به محض آنکه معاونت سینمایی آقای مهاجرانی فضا را باز کرد، اولین نوع از سینمایی که به شدت از صحنه خارج گردید همان سینمایی بود که توسط اسلاف این طرز تفکر ظرف 12 سال حمایت و تبلیغ می شد. البته جای بسی تعجب است که چطور علیرغم آنکه می دانستند سینمای مورد حمایت آن ها از نوعی است که باید همه جا مورد حمایت قرار بگیرد تا به حیات خود ادامه دهد اما در دوره آقای مهاجرانی در میدان گلادیاتورها رها شد و شیرها نه تنها آن را خوردند که جنازه هایشان را هم برای تشییع باقی نگذاشتند.


نکته دومی که آقای بهشتی به اشارتی از آن گذشت، آن بود که سینمای ایران بسان سفره مرتضی علی است که همگان از این سفره سهمی دارند و سپس افزود که ما تلاش کردیم جایگاه هر کسی را مشخص کنیم که چه کسانی بالای سفره و چه کسانی پایین سفره بنشینند. در واقع این هم اعترافی دیگر است که طولانی ترین مدیریت سینمای ایران جایگاه و اندازه هر فیلمساز را تعیین می کرد. به تعبیر دیگر لزوماً این جایگاه ذاتی و برخاسته از ظرفیت ها و استعداد و توانمندی هر فیلمساز نبود بلکه این جایگاه از زاویه دید و ارزش گذاری مدیریت آقایان تعیین و اعمال گردید.


و چه بسا سینماگرانی که به ناحق بر صدر نشستند و چه فیلمسازانی که به یک تشخیص غلط و ناقص و بعضا متأثر از تسویه حساب های دیگر نه تنها سهمی از این سفره نبردند که به جفای مقابله با مدیریت و نگاه آقایان حذف گردیدند. حذفی که باز در همین مصاحبه، آقای بهشتی با افتخار اشاره کرد، سینمای ایران یک دروازه ورودی داشت و یک دروازه خروجی بزرگتر که بعضی ها با اولین فیلم خود آخرین فیلم خود را ساختند و برای همیشه از دروازه خروجی به بیرون رانده می شدند.


اگر چه امروز زخم سیاست ها و برنامه های دوره طولانی آقای بهشتی و انوار به استخوان سینمای ایران رسیده تا جائیکه امروز سینمای ایران در بن بستی قرار گرفته است که به راحتی نتوان از آن خارج گردید اما امید که فارغ از حب و بغض ها و پیش داوری ها بتوان به کنه اشتباهات و سیاست های گذشتگان پی برد تا راه نجات سینمای ایران نمایان گردد، یعنی تحقق میدان رقابت سالم برای سینماگران ایرانی و فراهم کردن شرایط مطلوب برای مخاطب فهیم و هوشمند و میلیونی سینمای ایران که می تواند راه آینده سینمای ایران را رقم زند.
کد خبر: 3993
Share/Save/Bookmark