وقتی صحبت از فیلم فاخر می شود بسیاری یاد تولید فیلمهایی چون ملک سلیمان ،شب واقعه و.... می افتند فیلمهایی که با هزینه های هنگفتی تولید شده ولی به نظر می رسد با توجه به هزینه ای که صرف تولید این فیلمها شده ،آنچنان که باید و شاید تولید این فیلمها نتوانسته رضایت افکار عمومی را جلب کند .
فیلمی چون ملک سلیمان که در جشنواره امسال به نمایش در آمد به گونه ای بود که بسیاری از رسانه ها به انتقاد از آن پرداختند.

/پرخرج ترین پروژه سینمای ایران/

شايد بتوان گفت اين فیلم عظيم‌ترين و پرخرج‌ترين پروژه سينماي ايران است. آنچه که در جشنواره فجر به نمایش در آمد در واقع قسمت اول از یک سه‌گانه‌ بود. براساس گفته های کار گردان فیلم در مصاحبه ای ،برای قسمت اول اين فيلم سه قسمتي دكور خيلي عظيمي به وسعت 11 هزار متر مربع آماده شد كه بزرگترين دكور تاريخي ايران بود و در منطقه شهريار ساخته شد. همينطور دو دكور تاريخي شهرهاي آن زمان وفيلمبرداري خيلي سنگين به همراه امكانات لباس و اكسسوار (وسايل صحنه) و امكاناتي كه براي فيلم تاريخي نياز هست. استفاده از متخصصان خارجي همچون صدابرداري و موسيقي از جمله مسائلي بود كه در تولید ملک سلیمان به آن توجه شده بود . موسيقي فيلم توسط اركستر فيلارمونيك چين نواخته شده و صداگذاري هم به طريقه دالبي و ديجيتال در خارج از كشور انجام شده است. علاوه بر همه اينها از لئولو متخصص جلوه‌هاي ويژه و كانديداي اسكار براي فيلم «ببر خيزان، اژدهاي پنهان» دعوت به همكاري شده بود . او در واقع مدير جلوه‌هاي ويژه فیلم بود و روي يك گروه ايراني 30 نفره نظارت داشت. خودش هم در چين با 40 تا 100 نفر انيماتور به پروژه كمك مي‌كرد.
/مشاوره حسن عباسی /

شهریار بحرانی همچنین در یکی از مصاحبه های خود از حضور حسن عباسی به عنوان مشاور دراین پروژه خبر داده است . او گفته :در کنار گروه‌های پژوهنده و محقق، در همه کار از وجود علمای بسیار ارزشمند و استادان مختلف استفاده کردیم که جای هر شک و شبهه‌ای را برای خودمان از میان ببریم و درباره سلامت کار و صحت آن به اطمینان خاطر دست پیدا کنیم. از جمله آنها –که بسیار وقت گذاشتند- دکتر حسن عباسی بود که درباره سینمای استراتژیک، مسائل سیاسی و فکری و انحرافات شیطان‌پرستان به ما بسیار کمک کردند.
/فیلمی ازچین با فیلمنامه ای ضعیف/

منوچهر اکبر لو از منتقدان درسایت سوره سینما درباره این فیلم می نویسد :برخلاف جنس هاي بنجل چيني كه تمام زندگي ما را از كامپيوتر تا مهر نماز در بر گرفته، استثنائاً اين جا ـ در فيلم «ملك سليمان»؛ تنها قسمت هاي قابل توجه فيلم، چيني است. موسيقي هاليوودي، جلوه هاي ويژه جذاب و استاندارد و صداگذاري نفس گير
اما فيلمنامه، فيلم را به زمين مي زند. فيلم دو بخش دارد: بخش هايي كه سليمان با بزرگان يهود، بحث و جدل دارد. و چقدر هم تكرار مي شود و چقدر هم در ظاهر و مضمون شبيه چنين بخش هايي در سريال حضرت مريم است. و بخش هايي كه صرفاً جلوه هاي ويژه، فيلم را پيش مي برد. تهيه كننده به روايتي 5 ميليارد تومان خرج فيلم كرده و 6 سال هم وقت داشته، اما اساس فيلم (يعني فيلمنامه) را فراموش كرده است.
این نویسنده در پایان مطلب خود سوالی را نیز می پرسد :سخن آخر يك پرسش است: چرا ميلياردها تومان صرف ساخت فيلم و سريال براي نمايش تاريخ قوم بني اسرائيل مي كنيم، اما يك حماسه ملي نمي سازيم؟ مرور كنيد: سليمان نبي، يوزارسيف، حضرت مريم و... چند نفر ديگر هم در راهند. اما خبري از آرش و كاوه و باقرخان و چمران و همت نيست. واقعاً چرا؟

/ناموفق در ترسیم شکوه حضرت سلیمان/

سایت سوره سینما در مطلب دیگری در انتقاد از فیلم ملک سلیمان می نویسد :آنچه كه در فيلم پيداست ضعف شناخت دقيق از داستان حضرت سليمان است. براساس متون و داستان هاي تاريخي، حضرت سليمان از هيبت و شكوه خاصي برخوردار بوده است. اما «ملك سليمان»‌ در ترسيم اين شكوه و هيبت كاملاً ناموفق است. اشكالات ساختاري و فيلمنامه اي فيلم به حدي است كه هيچ علاقه اي را در تماشاگر برنمي انگيزد.
جلوه هاي ويژه و اسپشيال افكت هاي فيلم با آنكه در خارج از كشور انجام شده چيز دندان گيري از آب درنياورده است..
فيلم و فضاي حاكم بر آن سرد و بي روح و كسالت آور است و بعدتر از آن غيرواقعي و غيرنمايشي. به همين خاطر فيلم توانايي آن را ندارد كه مخاطب را با خود همراه سازد و همدلي او را نسبت به سرنوشت قهرمانانش برانگيزد.
/ملک سلیمان فیلم خوبی نیست/

منتقد دیگری در روزنامه جام جم می نویسد :پرهزينه‌ترين فيلم تاريخ سينماي ايران از لحاظ تكنيكي و مولفه‌هاي ساختاري در سطحي فراتر از حد انتظار قرار دارد ولي همچنان بايد گفت فيلم خوبي نيست. همه اجزاي ملك سليمان جز داستان و شيوه روايت اندازه‌هايي بالاتر از استانداردهاي معمول سينماي ايران دارند، اما عجيب است كه مجموعه اين برتري‌هاي فني، نمي‌تواند فيلم را نجات دهد.
/جلوه های ویژه پایین تر از فیلمهای درجه ب/

نویسنده روزنامه ایران نیز در مطلبی تحت عنوان "فیلمی که می توانست بهتر ازاین باشد " می نویسد :فيلم حتي از جلوه‌هاي ويژه‌اي همطراز آثاردر جه "ب " هم برخوردار نيست ودر داخل كشور، با امكانات موجود و نوآوري‌هاي اينجايي، كارگردان و تهيه‌كننده مي‌توانستند به نتايج به مراتب بهتري برسند؛ به هر حال، آن‌ور آبي‌ها، كار خوب را فقط با پول خوب انجام نمي‌دهند با نظارت خوب انجام مي‌دهند! «ملك سليمان نبي(ع)» در خصوص گرته‌برداري‌هاي سينمايي هم، نوآوري نكرده؛ در سكانس‌هاي حلول شياطين در بدن مردم، ما بيشتر شاهد صحنه‌هايي از زير ژانر «زامبي» هستيم تا رويكردي ايراني – اسلامي نسبت به اين واقعه [كه در ادبيات هزارساله ما و «فرهنگ مردم» قابل رصد است] حركات دوربين، وقتي قرار است صيد شدن مردم كوچه و بازار توسط اجنه به نمايش درآيد، بازتوليد فيلمبرداري آثاري چون «ون هلسينك» و «هري‌پاتر» است و سكانس ما قبل آخر هم كه شياطين به امر خداوندي شكل مادي به خود مي‌گيرند يادآور «ارباب حلقه‌ها»ست. درست است كه ما براي رسيدن به سينمايي همه‌گير و پرمخاطب و جهاني، بايد پله‌ پله به پيش رويم و گاهي اوقات هم از كوچه «بازتوليد آثار موفق» بگذريم اما به نظر مي‌رسد دست كم گرفتن ذهن و درك هنري ايراني، راه چاره نباشد.

/کپی دست چندمی از ارباب حلقه ها/

منتقد دیگری به نکات جالبی در باره فیلم ملک سلیمان اشاره می کند او می نویسد : این بود «اربابِ حلقه‌ها»ی ایران؟ آدم وقتی «مُلکِ سلیمان» را می‌بیند، مطمئن می‌شود که فیلم‌های عظیم فقط به‌مددِ بودجه‌ی کلان و جلوه‌های ویژه فیلم‌های خوبی از آب درنمی‌آیند. اوّل از همه باید فیلم‌نامه‌ی خوب و درست و منسجمی داشت، بعد باید این فیلم‌نامه را سپرد به کسی که کارگردانی را بلد باشد، بعد باید بازیگرانی را انتخاب کرد که واقعاً به درد آن نقش‌ها بخورند و... امّا «مُلکِ سلیمان» که بودجه‌ی کلانی داشته (به‌هرحال می‌گویند «فخرِ سینمای ایران» است) و جلوه‌های ویژه‌اش هم حسابی وقت بُرده، کُپیِ دست‌چندمی‌ست از «اربابِ حلقه‌ها» و فیلم‌های حماسی/ تاریخیِ «ریدلی اسکات» (بخصوص ملکوتِ آسمان‌هایش) که از هر فیلم وسریالی چیزی را برداشته و کنار هم نشانده. این‌جوری‌ست که آن دودِ سیاهِ مرموز سریالِ «لاست» را می‌بینیم که قرار است نشانه‌ی جن‌های بداندیش و خدانشناس باشد و وقتی که به آدمی حمله می‌کنند و در عمق وجودش لانه می‌کنند، آدم بخت‌برگشته می‌شود یک «زامبیِ» کامل و یک صداهایی از خودش درمی‌آورد که دلِ تماشاگر ریش می‌شود.

/اعتماد به نفس بالای کارگردان/
اما علی رغم همه این انتقادات و اعتراضها کارگردان "ملک سليمان" از اعتماد به نفس بسیار بالایی برخوردار است به خاطر اینکه او در اظهاراتی جالب عنوان می کند : اين فيلم نقطه تاريک و مبهمي ندارد وما انتظار اين همه موفقيت را نداشتیم !


/فیلمنامه ای که 39بار بازنویسی شده /
در تمامی نقدهایی که برفیلم نوشته شده همه بر ضعف فیلمنامه فیلم تاکید کرده اند .جالب است بدانید که فیلمنامه «ملک سلیمان نبی(ع)» 39 بار بازنویسی شده و به اصطلاح چکش بسیار خورده است.