اوباما مديون مايکل جکسون است
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۰ تير ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۳۴
 اين موضوع که هرکس براي شهرت در يک عرصه بزرگ، نيازمند واسطه است امري بديهي است، اما اين جريان اين بار در قالب پيوند هنر و سياست به وقوع پيوست و "مايکل جکسون"واسطه ورود يک سياهپوست ديگر به نام "باراک اوباما " به عرصه سياسي آمريکا شد.


البته اينکه در دنياي سياست ،سياستمداران با استفاده يا سوء استفاده از شهرت هنرمندان ،خود را به مردم معرفي کنند امري بديهي است و در اغلب موارد توانسته اند در اين رهگذر به گونه اي رأي مردم را با خود همراه کنند.


بگذريم ؛ سخن از " مايکل جکسون " است و ما چه بخواهيم و چه نخواهيم اين واقعيت را بايد بپذيريم که او در صحنه موسيقي پاپ طرفداران بسياري را به خود جلب و موسيقي پاپ را دگرگون کرد و همين شهرت باعث شده بود مردم آمريکا چشم خود را به سياهپوست بودن وي ببندند و تغيير نگاهي کلي براي جامعه آمريکا درباره سياهپوستان بوجود آيد .


حقايقي درباره زندگي اين خواننده که پنجشنه شب گذشته با ايست قلبي در سن 50 سالگي چشم از جهان فروبست ما را بيشتر با وي آشنا مي کند.


به گزارش ايرنا، "مايکل جکسون" در 29 اوت سال 1958 در خانه پدري که کارگر فولادسازي و سياهپوست بود به دنيا ‌آمد. اما در دهه 1990 تغييراتي در خود بوجود آورد که مهم ترين‌ آنها کمرنگ تر شدن رنگ پوست و تغيير بيني اش بود.


جکسون، مي گفت که دچار بيماري لک و پيس است و از بي نظمي از دست دادن "پيگمانتاسيون"‌(جمع شدن رنگدانه ها در نسوج) رنج مي برد اما واقعيت اين است که او از سياهپوست بودن خود ناراحت بود.


"لارنس توليوه"که چهار دهه در مرکز لس آنجلس به شغل آرايشگري اشتغال دارد،مي گويد: هر دو زن سابق "جکسون" سفيدپوست بودند و به نظر مي آمد که هيچ يک از سه فرزند وي خون سياهپوست ها را در رگهايشان ندارند.


وي افزود: اين مطلب عيب ندارد - خيلي از سياهپوست ها کارهاي متفاوت ديگري مي کنند - اما اين دليل ديگري است که او از آنچه که بود خوشش نمي آمد.


اين‌ آرايشگر مي افزايد: نمي دانم چرا؛ شايد مشهور بودن سخت است. اما هنگاميکه او "مرد درون آينه" ( عنوان يکي از آهنگهاي جکسون) را مي ديد،‌‌ از آنچه که مي ديد خرسند نمي شد.


نکته ديگري که بايد در باره او متذکر شد اين است که تا پيش از ورود "باراک اوباما" به کاخ سفيد به عنوان رييس جمهوري سياهپوست، جکسون با نفوذترين شخصيت آمريکايي آفريقايي تبار بود.


"شين ديدي کومبر" يکي از شخصيت هاي مهم دنياي موسيقي آمريکا معتقد است که جکسون را مي توان يکي از دلايلي شمرد که "اوباما"‌ اکنون رييس جمهور است.


نکته بسيار مهمي در اين زمينه وجود دارد که يک فعال سياسي با اينکه مدتها در مجلس آمريکا حضور داشته و کمتر مورد توجه بوده ولي به دليل سياهپوست بودنش -آن هم در کشوري که با وجود ادعا همچنان از پديده تبعيض نژادي رنج مي برد چندان شهرتي نداشته است- " يک شبه ره صد ساله مي پيمايد " و رييس جمهور آمريکا مي شود .


از اين رو بايد گفت که مايکل جکسون جاده پرفراز و نشيب و خطرناک تبعيض نژادي و نگاه تند آمريکايي ها را صاف و ملايم کرده تا حرکت اوباما به سمت کاخ سفيد سرعت گيرد و با موفقيت روبرو شود.


خواننده فقيد آمريکايي در دوران حياتش که در 51 سالگي پايان يافت 50 کنسرت در نقاط مختلف جهان برگزار کرد و 750 ميليون صفحه موسيقي فروخت که حتي در دوران جهاني سازي نيز يک پديده محسوب مي شود.


مرگ اين خواننده حتي اخبار مربوط به انتخابات ايران را که صدر اخبار کشورهاي جهان بود تحت تاثير قرار داد و خبر اول شبکه هاي رسانه اي جهان شد.
شرکت کانادايي"Influence Communication" که رسانه هاي 160 کشور جهان را بررسي مي کند اعلام کرد که مرگ جکسون خبر اول مطبوعات جهان به جز چند کشور بود.


يکي از کارشناسان مسائل نژادي آمريکا به نام "لورو لوييس" معتقد است که جکسون يک هنرمند سياسي به مفهوم اهل نقد و بحث بلکه به صورت يک بشردوست بود که عقايد خود را از طريق کارهايش مثل "سياه يا سفيد" 1991 ابراز مي کرد.


اين کارشناس معتقد است که با وجود مطالب درست و نادرستي که درباره وي گفته شده است، آمريکايي هاي آفريقايي تبار در مورد مرگ وي برخورد مثبتي داشتند چيزي که در خارج از آمريکا زياد مشهود نيست.


"ديپاک چوپرا" از چهره هاي فرهنگي آمريکا که کتابهايي از وي به فارسي نيز برگردانده شده و دوست "جکسون" است، گفته که اين خواننده داروهاي پزشکي زيادي مصرف مي کرد و کسي نبايد او را مقصر بداند.


وي افزود: جکسون قرباني شرايط، تصوير پيکرش و جنجال هاي ديوانه وار رسانه اي دور و برش بود.


خيلي ها يکي از عوامل مرگ "جکسون" را ناشي از داروهاي قوي زيادي مي دانند که وي براي تسکين خود مصرف مي کرد، اما علت مرگ وي هنوز يک راز محسوب مي شود و تا چند هفته ديگر که پزشکي قانوني آمريکا نظر خود را در اين ارتباط اعلام کند، همچنان سربسته باقي خواهد ماند.


و سرانجام اينکه "جکسون" اولين و آخرين پديده دنياي هنري آمريکا و غرب نيست. مرگ او و امثال او پايان زندگي آنها نيست. آثار آنها باقي است و خواهي نخواهي تاثير خود را تا مدت هاي نامعلوم بر روي جوانان و طرفداران اين نوع موسيقي باقي خواهد گذاشت.


نکته قابل توجه اينکه دست اندرکاران فرهنگ و جامعه ايران بايد بکوشند تا با استفاده از ابزارهاي مناسب سد محکمي براي مقابله با اينگونه تهاجم هاي فرهنگي که جوانان کشورهاي مختلف بويژه شرقي و مسلمان را هدف قرار داده اند، ايجاد کنند.


شايد، مرگ اين خواننده نه پايان که آغاز مبارزه اي سخت و درازمدت براي پاسداشت از ارزش هاي انساني و پرهيزکارانه باشد.
کد خبر: 5511
Share/Save/Bookmark