خانه سینما اول تکلیفش را با خودش روشن کند
تاريخ : سه شنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۱۵
در حاشیه نشست خبری خانه سینما در مورد « مدیریت هنری » و نقطه نظرات مدیر عامل و دبیر همایشی با آقای مهندس سید عباس پویا متخصص سینما، هنرهای دیجیتال و مدیران پژوهشی و اجرایی مصاحبه ای انجام شده است.
نظر کلی شما در خصوص این نشست چیست؟
موضوع موضوع خوبی است ولی اینکه توسط چه مرکزی و چه اشخاصی و با چه هدفی انجام شود مورد بحث است.
می توانید توضیح دهید؟
برای تحلیل و نتیجه درست در یک بحث اول باید موضوع بحث و عقبه آن بررسی واقعی و کافی شود لذا به نظر می رسد خانه سینما در چنبره موضوعات و فعالیت ها و اندیشه هایی کناری گرفتار است که کارآیی این واحد صنفی را با توجه به اهدافش دور و جایگاه آنرا زیر سئوال برده است. مطمئناً مدیریت هنری به خصوص در حوزه هدایت و نظارت کلان کشور و روش آن بر تمام زیر مجموعه از جمله سینما نیز تأثیر می گذارد ولی آیا واقعاً خانه سینما در مسائلی که جزو اهدافش است و یا ناقص عمل کرده یا اصلاً به آنها ورود نکرده درست است به موضوعات بپردازد که در حاشیه قرار دارد.
شما نظر دارید که خانه سینما نباید به مدیریت هنر کار داشته باشد و بیندیشد؟
خیر نظر این نیست، اگر دوستان بخواهند خانه سینما در حوزه سیاست وارد شود و ثابت نماید که سیاست عین هنرش نیست می تواند حزب سیاسی تأسیس کند ولی نمی شود به یک سیستم انتقاد داشت در حالی که خود به عنوان بخشی از آن سیستم به کار خودمان نه تنها خوب عمل نکرده بلکه سدی در حرکت چرخه آن تشکیلات باشیم.
خانه سینما باید مسائل بسیار متعدد متناسب خانواده سینما که بر عهده گرفته بپردازد تا با موفقیت در انجام وظایف وجهه مثبتی پیدا کرده و ناخودآگاه مدیریت کلان کشور از مشاوره او سود جوید و الا با عنوان ناقص از حرکت انقلاب و تحلیل اشتباه از تغییرات وزارت خانه ها و کلی گویی ها راه به جایی نمی برد. مسلماً در تئوری پردازی و بحث های نظری گسترش بی دلیل شاخه ها وزیر مجموعه ها باعث حجم بالای داده ها و مجهولات و دوری از نتیجه مطلوب است لذا با عنوان بحثی که لزوماً از مشکلات و معضلات اصلی و روز خانه سینما نیست و دعوت و مشاوره با کسانی که خود از معضلات جدی مدیریت 2 دهه گذشته حوزه فرهنگ و هنر بوده اند جداً آسیب شناسی را باید از تفکر و روش اجرایی و تشکلیاتی آنان باید شروع کرد چه ضرورتی دارد و قاطی نمودن صنوف دیگر مثل موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی و غیره شرایط را بقرنج تر می نماید و نشان می دهد هم اندیشی خود با ناهنجاری در مدیریت دچار است مگر اینکه حل یک مشکل هدف نباشد و به نوعی لشکرکشی و سربازگیری مدّ نظر باشد .
پیشنهاد شما چیست خانه سینما چه باید بکند ؟
هنرمندان و کارگردانان سینما از نخبه ترین و هوشمند ترین افراد حوزه فرهنگ و هنر هستند و این نیروهای مطمئن و سرمایه های ملی به واسطه جریانات دگر اندیشی و متأسفانه سیاسی و صنوف ناکارآمد دارد هدر می رود و برزخ حاکم بر سینما را طولانی و طولانی تر می نماید لذا ضمن تأکید بر حضور واقعی و مستمر هنرمندان بر سرنوشت خود بر اساس قانون و تشکیل کانون های صنفی قوی تأکید دوباره دارم .
مدیران خانه سینما هر کدام با خود و نهایتاً با هم خلوت کنند و تکلیف را با خودشان روشن کنند و للهی تصمیم بگیرند اگر نمی توانند بر اساس اهداف خانه سینما یک صنف قوی را تشکیل بدهند و بیشتر به سیاست و نیز علاقه دارند بروند حزت تشکیل دهند و اجازه دهند هنرمندان دلسوزانه خود محیط خود را پالایش و هدایت نمایند و چنانچه در سخنان آقای حجت نیز ناخواسته اشاره شد متأسفانه نگاه به زیر ساخت های هنری مشکل قوی وجود ندارد و با مرور دقیق مطالب مطروحه در این نشست شخص می شود که مجریان این هم اندیشی خود نیز تحلیل شفاف و روشنی از موضوع ندارند و عنوان ها و محورها با اصل بحث مربوط نیست و بسیاری نقاط کلیدی و مهم در آن دیده نشده است.
مطالب شما باز هم کلی بود می توانید اشاره مشخص تر در حرکت جدید در خانه سینما داشته باشید ؟
بله شاید در یک مصاحبه نتوان همه مسائل را باز کرد ولی بنا به مقدمه دوستان و اشاره به حرکت به حرکت انقلاب مردمی سال 57 باید توجه کنند که نباید این مطالب لغلغه لسان باشد بلکه از حرف به عمل جریان یابد یکی از شعارهای محوری و اصلی انقلاب استقلال بود من بارها گفته ام در بسیاری از موارد محتوایی و تکنولوژیک سینمای ما چشم به غرب دوخته خانه سینما باید با دمیدن روح امید و هویت نورانی ایرانی و ایجاد ساختار تشکیلات در خود امکان ورود مهندسین و هنرمندان را به عرصه صنعت سینما مهیا کند و مسلم بداند باید استقلال فنی و تکنولوژی داشته باشیم تا بتوانیم ادعای سینمای مستقل کنیم و امید داشته باشیم در آینده در حرکت جهانی سهیم باشیم لذا سینماگران باید ساختار لازم برای استانداردسازی تکنولوژیک و تعاریف زیباشناسی حقیقی را در خانه سینما فراهم آورند و اگر در مدت محدودی انجام نشد در صنف جدایی آنرا تعریف نمایند و به عنوان نکته پایانی فکر می کند مسئله مدیریت هنری و مهندسی هنری و فرهنگی مسئله خیلی عمیق تر از آن چیزی است که آقای صحت اشاره نمودند ما قبل از اینکه بخواهیم تعریف درستی از هنر به عنوان تراوش درونی و بیرونی هنرمند ارائه دهیم تا به مدیریت بومی و ایرانی برسیم باید خود انسان را تعریف حقیقی داشته باشیم و بدانیم جایگاه ما به عنوان یک ایرانی در دنیا چیست و نگذاریم برای ما انسانیت ما را تعریف و تحمیل نمایند چشمه فرهنگ و هنر از اینجا گل آلود است. اگر این مسئله حل شد هنر برای هر یا برای چیز دیگر حل می شود باور می شود و نه تنها دیده می شود بلکه با تمام وجون حس می شود . دیگر هنرمند ایرانی ادا در نمی آورد خودش است البته به واسطه نوری و یاوری که در قلب بعضی هنرمندان بدون مارک و اکثراً غیر مشهور است تأثیرات آن قابل فهم است حتی برای جهانیان.