«محمدهادی کریمی» نویسنده و کارگردان سینما درباره روند تولید فیلم که به تازگی موفق به دریافت پروانه ساخت شده است، گفت: موفق شدیم پروانه ساخت فیلم را بگیریم، علاقمندم کار را به سرعت شروع کنم اما «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» فیلمی است که نیاز به حمایتهای دولتی دارد و تا این حمایت نباشد، تولید پروژههایی از این دست در شرایط فعلی با مشکل مواجه میشود.
وی در ادامه درباره زمان تولید فیلم توضیح داد: امیدوارم بهزودی امکاناتی فراهم شود تا ما بتوانیم در بخش خصوصی با بخشی از کمکهای دولتی این فیلم را جلوی دوربین ببریم.
* فیلم درونمایهای معنوی دارد
وی درباره داستان فیلم توضیح داد: فیلم داستانی اجتماعی است که به مسایل و مشکلاتی که در جامعه وجود دارد، میپردازد. این فیلم درونمایه بسیار قوی معنوی دارد. «بشارت...» از آن دست کارهایی است که به گواه افرادی که فیلمنامه را مطالعه کردند خلأش در جامعه امروز احساس میشود. در این فیلم سعی شده هم مخاطب عام را راضی نگه دارد و هم درونمایه معنوی و فضای معنوی فیلم متفاوت و نو باشد، از آنچه که تا به حال معناگرا از آن یاد میشد.
کریمی درباره تحقیقات برای نگارش فیلمنامه توضیح داد: بخشی از نگارش فیلمنامه بستگی به تحقیقات میدانی داشت، بخشی از آن نیازمند مطالعات بود. بخش عمدهای از داستان به فضای زندگی هر یک از ما بازمیگردد؛ در شرایطی که ما دچار شکها و تردیدهایی میشویم و دچار ناامیدیها و یاسها در زندگی روزمره میشویم، از ورای آن به ایمان و یقین میرسیم، ایمان را تازه و نو میکنیم. برای من تجربههای شخصی و مطالعات همسنگ هم بودند. تجربیات شخصی به من کمک کرد که در فضای داستان کار قرار بگیرم.
* روح معنوی در فیلم جاری است
وی در پاسخ به این سؤال که به نظر میرسد با توجه به نام فیلم فضای سورئال در فیلم خواهیم داشت، گفت: فضای فراواقعی در فیلم نداریم، فیلم در زندگی عادی و حتی روابط مادی اتفاق میافتد اما روح معنوی و آنچه که در زندگی از دست دادیم و به دنبالش هستیم و یا به آن شک داریم بخشی است که در فیلم دیده میشود. روح معنوی، بشارت و امید را در قلب زنده میکند، این موارد تبلورهایی در فیلم دارد. در این جهان مشهودات به شکلی عینی وجود دارد و ما مسایل فراواقعی نداریم و همه چیز عینی و به زبان تصویر است.
کارگردان «برف روی شیروانی داغ» گفت: در یک کشور مدرن و حتی جوامع سنتی، انسانها خلاءهای زیادی را در زندگی خودشان احساس میکنند؛ این خلأهای معنوی شاید با وجود جنگها، خونریزیها، مشکلات اقتصادی و معیشتی و بالا رفتن درک و فهم و سواد آدمها در کل زمین بالا رفته و همین امر اضطراب دانایی را به ارمغان آورده است؛ همه منتظر هستند تا یک بشارت و نور امیدی در قلبشان تابیده و آن را روشن کند. نیاز به خداوند که جان را طراوت و پاکیزه کند، به وفور دیده میشود. فیلم ما بخش پر رنگش بشارتی است که یک انسان با مجاهدتی که میکند این بشارت قلبش را روشن میکند.
* فیلم نگاه مصلحانه به مشکلات جامعه دارد
وی در خاتمه افزود: پس از ساخت «برف روی شیروانی داغ» سه سال کاری را انجام ندادم، دوست دارم این کار را جلوی دوربین ببرم؛ البته ساخت فیلم «معشوق همینجاست» فعلا میسر نشد، همچنین «ساکن طبقه وسط» را مایل بودم کار کنم اما در حال حاضر تمام انرژیام را روی ساخت فیلم «بشارت به یک شهروند هزار سوم» گذاشتم. این فیلم موضوع روز جامعه و مشکل بسیاری از جوانهاست و این مشکلات در حال گسترش است. این فیلم نگاه مصلحانه به مشکلات اجتماعی دارد، یک نگاه دلسوزانه برای اصلاح مسایل در آن جاری است؛ نگاهی ایجابی نه نگاه سلبی. به عقیده من در شرایط فعلی ساخت فیلمهایی از این دست که اصلاحگرایانه و دلسوزانه است، ضروری است.