هوشمند ورعي طي يادداشتي از عدم انتخاب فيلم كوتاه «سوت زدن زير آب» در چهاردهمين جشن خانه سينما گلايه كرد.
به گزارش هنرنيوز به نقل از فارس، «هوشمند ورعي» فيلمساز در يادداشتي با عنوان «بيداد لطيفان» كه در اختيار بخش سينمايي خبرگزاري فارس قرار داده، از عدم انتخاب فيلم كوتاه «سوت زدن زير آب» در چهاردهمين جشن خانه سينما گلايه كرد.
وي در اين يادداشت آورده است: از ديرباز تاكنون در اكثر جشنوارههاي معتبر و نامعتبر، بحث انتخاب همواره و هميشه دردسرساز و گاه حتي بحرانساز بوده است. به هر حال بديهي است كه انتخاب فيلمها توسط انسانها صورت ميپذيرد و انسان جماعت نيز، هم جايزالخطا بوده، هم جايزالسليقه و هم گاهي اوقات واجب الخطا!
ورعي در ادامه اين يادداشت ميافزايد: امروز كه ليست فيلمهاي كوتاه بخش مسابقه جشن سينماي ايران را ديدم، ابتدا از انتخاب نشدن فيلم خود جا خوردم، خيلي هم جا خوردم. بيتعارف، بيشيله، بيپيله! بعد با چند تن از رفقاي گرمابه و گلستان صحبت كردم. هر يك راهكاري پيشنهاد دادند.
يكي گفت: بيخيال فرش بيا تو با كفش. ديگري گفت: همهاش باند بازيه، جشنوارههاي داخلي رو جدي نگير. در ايران رسم بر اين است كه به جاي اينكه اثرت را نقد كنند، خودت را داوري ميكنند! آخري هم گفت: من ميدونستم اين جوري ميشه. آخه اينا با تو لجن! گفتم چرا؟ گفت: از بس كه تلخي و زهرمار! گفتم: ممنون از اين همه «توهم توطئه»! تو با اين جهانبيني شبه فيدل كاسترويي، روي داييجان ناپلئون رو هم سفيد كردي!
اين كارگردان همچنين آورده است:بعد از تمام نكير و منكرها صلاح ديدم كه به روش خودم عمل كنم. خرجش يه وضو بود و يه فال حافظ كه اين بار حضرت دوست اين آس رو واسم رو كرد:
فرياد كه از شش جهنم راه ببستند/ آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت
حاشا كه من از جور و جفاي تو بنالم/ بيداد لطيفان همه لطف است و كرامت
درويش مكن ناله از شمشير احبا/ كاين طايفه از كشته ستانند غرامت
پس دوستان عزيزم در هيئت انتخاب از اين كه «سوت زدن زير آب» ساخته هوشمند ورعي را انتخاب نكرديد، بسيار سپاسگزارم و دست تمامي شماها را به نيكي و گرمي ميفشارم، چرا؟ چون دوست آنست كه بگرياند نه آنكه زبانم لال بخنداند! وقتي كه فيلم «سوت زدن زير آب» با چندين و چند حضور بينالمللي در فستيوالهاي روسيه، روماني، تركيه، سوئيس، هندوستان، فرانسه، كنيا، ايتاليا و ... برنده شدن چند جايزه بينالمللي و نهايتا كسب ديپلم افتخار بهترين فيلم كوتاه ايران از جشنواره فيلم كوتاه تهران مورد طبع ملوكانه هيئت انتخاب آكادمي فيلم كوتاه قرار نميگيرد حتما و لاجرم و ناگزير نيز بايستي آن قدر فيلمهاي ارزشمند و حرفهاي در فستيوال امسال بوده باشد كه اصلا سوت زدن چه زير آب و چه روي آبش به چشم نيايد و الخ!
به گزارش فارس، هوشنگ ورعي در ادامه اين يادداشت خاطرنشان ساخته كه علي اي الحال باز جاي شكرش باقياست كه تكليف نافيلمسازان فيلمساز نمايي همچون بنده حقير نيز روشن گرديد كه اولا: سواد سينمايي نداشتهام را داشته كنم.
ثانيا: روزي هزار بار ترجيحا با خط نستعليق شكسته بر روي برگهاي كف كوچه خانه سينما بنويسم: خدايا از خلقت آكادمي فيلم كوتاه متشكرم.
ثالثا: نتيجه اخلاقي اين كه جشنوارههاي خارجكي يعني كشك و چيزي در همين مايههاي دراماتيك.
رابعا: تاكنون جشنوارهاي با اين آئيننامه دقيق به عمران نديدهايم پس مراقب باشيم كه از خوشي جوانمرگ نشويم. چشم حسوداش بتركه الهي!
خامسا: اعمال سليقههاي شخصي اعضاي هيئت انتخاب و القاي يك نوع تفكر و ايده خاص و حمايت شده از جانب گوش شكستهها و پيشكسوتان فيلم كوتاه با اين پيام نامحسوس كه «يا ايها الپيپل» ما اين جور فيلم ساختن رو دوست داريم، حالا خود دانيد يا با ماييد يا عليه ما، با ما بوديد اجركم عندالآكادمي، با ما نبوديد اجركم عندالله! اين حرفا، حرفاي يه مشت آدم شكست خورده مثل هوشمند ورعي و امثالهم است والا همين آقايوني كه فرياد «واحقمون خوردنشون» گوش فلك رو كر كرده اگه فيلمشون واسه جشنواره انتخاب شده بود كه آكادمي فيلم كوتاه رو با محمد شيرواني و پناهبرخدا رضاييش حلوا حلوا ميكردن چه جور! ميگي نه؟ عروس نميتونه برقصه ميگه اطاق كجه!
سادسا: لعنت به اين جشنواره فيلم كوتاه تهران كه امثال ورعيها رو پُررو كرد! يادم تو را فراموش برادر باكيده! ديپلم افتخار بهترين فيلم كوتاه در بخش تجربي يعني اوف!
و در نهايت با عرض پوزش از جناب شمقدري عزيز و محترم و صد البته استاد سينماي دلهره آلفرد هيچكاك!
اين كارگردان در ادامه آورده است: ما خواستيم آدم شويم و به حرف جناب شمقدري گوش دهيم و اين قدر واسه اين جشنوارههاي دهاتاي اون ور آب ناز و عشوه نياييم اما نشد كه نشد! با عرض معذرت وقتي تو كشور خودمون از عدد صفر هم كمتر تحويلمون ميگيرن، پس بيخيال مراماي بينقطه، ميريم واسه اونايي فيلم ميسازيم كه آكادمي نداشته باشن! جناب شمقدري حلال كن ما خواستيم ترك كنيم، اين برادراي آكادمي نذاشتن!
و اما هيچكاك و نوستالژي عقده اسكار! خوب وقتي كه ميبازي لاجرم آسمان، ريسمان شود و پفك نمكي هم كوكاكولا. هيچكاك هم با اون برو بيا و عزت و احترام، اعضاي آكادمي هاليوود تحويلش نگرفتن، حالا ميشه ما از هيچكاك بالاتر باشيم. الله اعلم! اين يعني آخر اعتماد به نفس كاذب يا چيزي در همان مايههاي دلداري دادن به دلهاي شكسته!
تكمله: با كمال احترام به تصميم آكادمي فيلم كوتاه براي تمامي دوستانم كه فيلمشان انتخاب شده است، آرزوي موفقيت و كاميابي دارم و به تمامي اعضاي هيأت انتخاب نيز بابت زحماتي كه در اين مدت كشيدهاند، خسته نباشيد ميگويم. اين قاعده بازيست روزي ميبري، روزي هم ميبازي!