عليرضا رئيسيان :

هيچ رابطه اصولي بين مديران فرهنگي با گروه خلاق توليد فيلم وجود ندارد

13 آذر 1387 ساعت 10:59




سينما به عنوان هنر هفتم يكي از هنرهاي رايج و در دسترس هر مملكتي است كه عموماً با استقبال توده مردم نيز همراه است. از اين رو مي توان «مردم، فيلمساز و سياست هاي فرهنگي» را سه ضلع مثلثي دانست كه خواهد توانست به شكوفايي و رشد اين هنر كمك نمايد تا نور اين صنعت صد ساله همچنان بر پرده نقره اي بتابد و ضمن سرگرمي و محقق ساختن آرمان ها و آرزوهاي تماشاگر با خلق ايده هاي متفاوت و با مدد از تكنولوژي هاي پيشرفته روز در ژانرهاي سينمايي،‌ تلنگري غيرمستقيم نيز بر باورهاي ذهني تماشاگر وارد سازد و آنان را نسبت به ايده فيلمساز و مسئولين سينمايي وادار به تفكر سازد، اما اين مثلث هنگامي توانا و قدرتمند است كه سه ضلع آن با هم هماهنگ و همسو باشند وگرنه هركدام ساز متفاوت خويش را خواهند نواخت و خروجي آن چيزي جز پراكنده گويي،‌ روزمرگي، دلزدگي و خلق فيلم هاي يكبار مصرف نخواهد بود، در حالي كه فيلم هايي در تاريخ سينما ماندگار خواهند شد كه علاوه بر تأكيد بر عنصر سرگرمي، پيامي را نيز به مخاطب منتقل سازند. متأسفانه امروزه نيز طبق آمارهاي موجود، سالن هاي سينماي كشور جز جرقه هاي كم سو، در بيشتر اوقات خالي از نفس هاي تماشاگران پرشور و پرحرارت است و آپارات هاي سينما در حالي حلقه فيلم هاي پرهزينه را مي چرخانند كه حتي پول بليت تماشاگران كم شمار سينما نيز نمي توانند خرج تعميرات آپارت ها را در بياورد چه برسد كه شوقي براي ساخت فيلم بعدي تهيه كنندگان ايجاد كند. گيركار در كجاست و كجاي چرخ اين صنعت قدرتمند كه توانايي پشت سرگذاشتن هر رقيبي را دارد، مي لنگد؟
خبرنگار هنرنيوز گفتگويي را در همين زمينه با «عليرضا رئيسيان» رئيس كانون كارگردانان سينماي ايران كه دستي در توليد فيلم نيز دارد، انجام داده است كه مي خوانيد :

• جناب رئيسيان چرا سينماي ايران شاهد نوسان در مخاطب است و جز جرقه هاي كم سو، شاهد كاهش مخاطبين سينما هستيم؟

** نوسان در ميزان مخاطب در همه كشورها وجود دارد و ممكن است سال آينده با اكران چند فيلم جديد اين ميزان تغيير كند. اما من به دوستان تهيه كننده، كارگردان و مسئولين دولتي پيشنهاد مي كنم مسابقه اي در توليد فيلم هاي سوپر تجارتي! برگزار كنند و همه حمايت هايشان را نيز از اين نوع فيلم ها دريغ نكنند؛‌ بنياد فارابي هم كه تقريباً سينماي هنرمندانه را به تعطيلي كامل كشانيده است، مي تواند در اين بخش وارد ميدان شود و جشنواره ها را هم از اين فيلم ها سيراب سازد تا شايد چند سالي وضعيت گيشه هاي سينما رونق داده شوند. از اين رو به عقيده من تنها راه خلاصي از كاهش مخاطب سينما، عزم جدي بين مسئولين فرهنگي و سينماگران در راستاي افزايش توليد فيلم هاي سوپر تجاري! است چرا كه توليد فيلم هاي ديگر در حال حاضر رمقي براي ادامه حيات ندارند و اين موجب شده تا مخاطبين كه به دنبال تماشاي فيلم هاي متفاوت بودند از گردونه مخاطبين حذف شوند و برگردانيدن اين مخاطبين هم به سينما با توجه به شرايط موجود كار سختي است.

• پس گير كار به نظر شما در مسئولين سينمايي كشور است؟

** البته در خود فيلمسازان هم وجود دارد براي اينكه هيچ گونه مقاومتي در برابر اين شرايط از خود نشان نمي دهند و هنگامي كه مي بينيم برخي از كارگردانان و تهيه كنندگان معتبر اقدام به توليد يك فيلم سوپر تجاري مي كنند، به اين معنا است كه همه به اين وضعيت سينماي ايران تن داده اند و اين به منزله تنها مقصر بودن مسئولين سينمايي نيست بلكه كارگردانان و تهيه كنندگان نيز در اين وضعيت مقصرند.

• چرا وضعيت سينماي ما به اين سمت و سو رفته است در حالي كه مسئولين سينماي كشور مدعي هستند در زمان مسئوليت آنان، سمت و سوي توليد فيلم هاي سينمايي همسو با ارزش هاي انقلاب اسلامي و به دور از فيلم هاي بدآموز بوده است؟

** فاصله زيادي بين ادعاي مديران حوزه فرهنگ با آن چيزي كه اتفاق مي افتد، وجود دارد، به عبارتي بسياري از فيلمسازان يا سكوت كردند و يا توليد در تلويزيون را برگزيدند و يا به شرايط سينما تن دادند كه هر سه مورد نيز به ضرر سينما تمام شده است و اين مسأله به دليل فقدان يك رابطه اصولي بين مديران فرهنگي با گروه خلاق توليد كننده سينما است.
 
• اين سكوتي كه در خصوص فيلمسازان به عملكرد و سياست فرهنگي مطرح كرديد با نامه اعتراض آميز جمعي از كارگردانان و تهيه كنندگان خطاب به مسئولين فارابي مگر شكسته نشد؟ نتيجه اين نامه به كجا رسيد؟

** متأسفانه هيچ گامي در اين خصوص از سوي مسئولين فرهنگي برداشته نشد، اگر چه ما نيز به اين موضوع مطمئن بوديم و اين نامه را هم بيشتر براي ثبت در تاريخ سينماي ايران نوشتيم. فقط در حال حاضر تنها مقام معظم رهبري هستند كه نگران دغدغه هاي فرهنگي فيلمسازان هستند وگرنه ساير مسئولين چندان به خواسته‏هاي اهالي سينما توجهي ندارند. ما معتقديم اگر به خواسته‏هاي فيلمسازان توجه مي شد قطعاً اوضاع و وضعيت سينما به اينجا نمي رسيد؛ البته اين شرايط متعلق به امروز يا ديروز نيست بلكه بيش از يك دهه است كه بي توجهي به خواست دست اندركاران حوزه فرهنگ يك اصل مسلم تلقي شده است كه دودش به چشم مخاطبين سينما خواهد رفت.

• پس بايد همچنان شاهد سينماي بيمار ايران باشيم تا شايد يك زماني فرجي حاصل شود چرا كه سكانداري مسئولين سينمايي در دولتهاي متفاوت هم با توجه به اينكه شما مي گوييد بيش از يك دهه است كه به خواست دست اندركاران حوزه فرهنگ بي توجهي مي شود تأثيري در جان بخشي سينماي ايران نخواهد داشت؟

** بنده معتقدم كه شاخه اصلي اين درخت (سينماي بيمار) در خود اهالي سينما نيز نهفته است و آنان هم نيازمند يك تغيير و تحول اساسي هستند چرا كه برخي از سينماگران ما در مقام عمل فاصله زيادي بين كلام آنان و خواسته هاي ديگر فيلمسازان وجود دارد، لذا نماي بيروني اين درخت مانند يك درخت نامتعارفي است كه به تجديد نظر جدي در درون و بيرون از ماهيت سينماي ايران نيازمند است.



کد خبر: 3428

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdci.rapct1a5vbc2t.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com