صدای رودخانه، نسیم باد، جنگل آرام و شما كه گوشهاي كتاب ميخوانيد؛
تصوير يك فيلمساز از يك تعطيلات واقعي
8 فروردين 1389 ساعت 14:02
علیرضا داوودنژاد که در عرصههای مختلف حضور داشته، حالا تنها آرزویش اکران فیلم جدیدش در سال 89 است. در طول ترافیک آخر سال سريع مثل هر ايراني ديگر كه بايد تمام كارهاي عقب افتاده را به پايان برساند تا پرونده سال 88 را در همين سال بسته باشد، ميگويد: سال 88 سال خیلی سختی برای من بود و در طول این سال تمام تلاش خود را به کار گرفتم تا فیلم جدیدم باعنوان "مرحم" را بسازم که امیدورام در سال 89 اکران شود. باشد که سال آینده به سختی سپری نشود. اما بايد بدانيم كه اکران فیلمها در اين روزگار به حماسه تبديل شده است كه گاه و البته اغلب سرنوشت تراژیکی دارد. راستش حالا اميدوارم این سال زودتر تمام شود.
داوود نژاد به جوانان در موضوعات خود علاقمند است، سوژه فيلم جديدش هم برگرفته از همين فضاست:
جوانها، نسلهای مختلف، مسائل مالی و اعتیاد... اينها موضوعاتي هستند كه تمام نميشوند و البته اين تمام نشدن براي ما بسيار دردناك است.
با تمام گرفتاريهايي كه داوودنژاد را مثل خيلي از ايرانيها در بستن پرونده سال 88 احاطه كرده است اما او هنوز از نسلي است كه كتاب ميخواند: حكمت و ويتگنشتاين را دستم گرفتهام اما هنوز تمامش نكردهام. اگر كتاب خواندن را كنار نگذاشتهام اما سينما رفتن را فراموش كردهام. يادم نيست آخرين باري كه سينما رفتم، كي بوده است. شايد اگر بيشتر فكر كنم به اين نتيجه برسم كه سال 88 اصلا سينما نرفتهام.
آيا داوودنژاد هم تعطيلات را به سفر ميرود؟ اما معناي او از سفر با چيزي كه اغلب ما ايرانيها آن را در سفرهاي چند روزه تلقي ميكنيم، اندكي تفاوت دارد: بيشتر دوست دارم دل به طبیعت بزنم و در زمانهایي که کار ندارم، بخوانم و بخوانم. رمان مدتهاست نميخوانم بيشتر به كتابهايي در حوزه انديشه روي آوردهام. تصورش را بكنيد، نزدیک طبیعت، صدای رودخانه، نسیم باد، جنگل آرام و شما كه در گوشهاي كتاب ميخوانيد و چاي مينوشيد.
تصوير قشنگي است پر از آرامش. شايد همه ايرانيها امروز اين تصوير به افقهاي دوردست ذهنشان راه يافته باشد و...درت ازهمان دست جملهها كه داوودنژاد هم آن را اين چنين معناپذير ميكند: سال به سال دريغ از پارسال. اميدوارم اين جمله را سال آينده هرگز نگويم.
کد خبر: 9089
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdch.6nwt23nvwftd2.html