گفتوگوی تفصیلی هنرنیوز با مدیر هنری «در چشم باد» درباره حاشیهها خبری این مجموعه
مدام به دنبال «گاف» از فیلمساز ایرانی میگردیم!
2 خرداد 1389 ساعت 12:10
مجید میرفخرایی میگوید: با وجود تمام دقتی که در فضاسازی «در چشم باد» بوده است، یک جایی، اشتباهی صورت گرفته و در سکانسی روی کیف مدرسه دو دختر، عکس یانگوم دیده میشود؛ اتفاق اشتباهی که امیدوار بودم در مونتاژ حذف شود. حال منتقدان تمام ویژگیهای مثبت سریال را فدای همین سکانس کردهاند؛ به نظرم این بیعدالتی است.
به گزارش هنرنیوز، مجید میرفخرایی، پیشکسوت طراحی صحنه، فارغالتحصيل طراحي صحنه از دانشكده هنرهاي دراماتيك و آكادمي سلطنتي لندن است. او کار خود را از سال 1364 با دستياري طراح صحنه در فيلم «زنگها» به كارگرداني محمدرضا هنرمند شروع كرد. این هنرمند توانا این روزها یکی از فعالیتهای عظیم خود را روز آنتن تلویزیون در حال پخش دارد؛ «در چشم باد» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی، سریالی که در سه فصل متفاوت تاریخی اتفاق میافتد. تاکنون دو فصل از این سریال گذشته و در حال حاضر قسمتهای مربوط به فصل سوم سریال جمعه شبها از شبکه یک سیما پخش میشود. فضاسازی هنرمندانه این سریال در کنار برخی انتقادات بهانه شد با مجید میرفخرایی که مدیریت هنری این اثر تلویزیونی را بر عهده داشته است، گفتوگویی داشته باشیم.
مدیریت هنری در ایران نوپاست
میر فخرایی در ابتدای صحبتهای خود تعریفی از فعالیت «مدیر هنری» ارائه داده و میگوید: مدیر هنری در سینمای حرفهای و بینالمللی، جایگاه نظارت و رهبری بر امور هنری یک اثر را دارد و طراحی صحنه، جلوههای ویژه، طراحی لباس و ... با نظارت او صورت میگیرد. در واقع اگر کارگردان را در راس یک مثلث فرض کنیم، دو راس دیگر مدیر فیلمبرداری و مدیر هنری هستند که بازوان کارگردان محسوب میشوند. مدیر هنری در روند ساخت فیلم به شکل تنگاتنگ با کارگردان و مدیر فیلمبرداری در ارتباط است. او بر فعالیت طراح صحنه، طراح لباس، گرافیست، افکت و ... فیلم نظارت میکند، حتی راجع به موسیقی هم نظر می دهد. البته ما در ایران مدیر هنری با این حجم فعالیت و به این گستردگی را نداریم. وی میافزاید: متاسفانه این رشته در کشور ما نوپاست و هنوز جای خود را باز نکردهاست. در ایران مدیر هنری بخشی از کار را بر عهده دارد و بیشتر بر طراحی لباس، صحنه و ... نظارت میکند، حتی گاهی فعالیت وی سوءتفاهماتی را موجب میشود که امیدوارم در آینده با چنین چیزی روبهرو نباشیم. حتی اخیراً هم که چنین رشتهای مورد توجه قرار گرفته است، همه آثار مدیر هنری ندارند.
به کار گروهی عادت نداریم
میرفخرایی در ادامه گفت: ما هنوز عادت نداریم برای فعالیت مدیر امور هنری بودجهای را اختصاص دهیم. از سویی هنوز به کار گروهی عادت نداریم. متاسفانه اگر مدیر هنری راجع به چیزی نظر بدهد، به بیشتر طراحان بر میخورد و فکر میکنند در کارشان دخالت شدهاست. این در حالی است که مدیر هنری همکار طراح صحنه یا لباس است. به اعتقاد من عدم همکاری در ورزش، سینما و هنر ایران وجود دارد و بسیاری از کارها را با مشکل روبهرو کرده است. من باید طراحانی را انتخاب کنم که بتوانم با آنها کار کنم، خب این درست نیست چراکه باید حرفهای به کار نگاه کرد و همه این موارد کنترل امور هنری را مشکل کرده است.
این مدیر هنری پیشکسوت همچنین مقایسهای میان فعالیتهای هنری یک فیلم در سینمای ایران و سینمای بینالمللی ارائه کرد و افزود: در سینمای حرفهای، طراح صحنه با طراح لباس یکی نیست؛ ممکن است از کار یکدیگر چیزهایی بفهمند اما بصورت حرفهای این اتفاق نمی افتد. حتی در هالیوود، طراح صحنه جایزه مستقل دارد و طراح لباس جایزه خود را و با هم ادغام نشدهاند. اما در ایران به دلیل مسائل اقتصادی معمولا این دو رشته از سوی یک نفر و بصورت مشترک اجرا میشود. وی همچنین در این باره توضیح بیشتری داد و تصریح کرد: اگر قرار باشد فیلمی مربوط به 50 سال پیش بسازیم، نیاز به نشانههایی داریم، طراحی نشانهها و فضاها بر عهده طراح گرافیک صحنه است که با خلاقیت خود فضای مورد نظر را خلق کنند. متاسفانه این رشته هم در ایران وجود ندارد. در سینمای هالیوود هر بخشی از فیلم یک متخصص دارد و مثل قدیم نیست که کل فیلم را دو سه نفر میگرداندند. مدیر هنری در ایران در حال تکامل است و هنوز خیلی راه دارد که بتوانیم این فعالیت را در ایران با سینمای بینالمللی مقایسه کنیم.
مستندات تاریخی «در چشم باد» قابل دفاع است
مجید میرفخرایی در بخش دیگری از صحبتهای خود، به مدیریت هنری سریال «در چشم باد» اشاره کرد و گفت: در طول این 5-6 سالی که سرگرم ساخت «در چشم باد» بودیم، سختی زیادی کشیدیم. دو بار با آقای جوزانی به تاجیکستان رفتیم. از طریق کتاب، فیلم، اینترنت و ... تمام فضاسازیها دقیق انجام شد. تمام مواردی که در سریال آمده مستندات تاریخی دارد و به جرات میگویم که «در چشم باد» از حیث مستندات تاریخی کاملا قابل دفاع است. وی افزود: اگر دقت کنید، حتی غذایی که در فیلم سرو میشود، مدال روی دوش افسران، لباس ارتشیها و... همه مطابق با واقعیت است. تمام ماشینهایی که در فیلم آمده و همچنین پلاکهایشان. نمره ماشینها را نیز خود درست کردیم. برخی میگفتند ماشین آریا آن زمان نبوده که البته باید بگویم اتفاقا این ماشین دقیقا از همان زمان وجود داشته است.
فضاسازی سال 57، کار سادهای نیست
مدیر هنری «در چشم باد» در خصوص برخی انتقادهای وارد شده به فضاسازی این سریال نیز اظهار کرد: فضاسازی تهران در سال 57، کار سادهای نیست. برای تصویربرداری از خیابان طالقانی مجبور شدیم، بین دو چهارراه را ببندیم و میخواستیم با 500 نفر تظاهرات را نشان بدهیم. برای یک تصویربرداری دقیق و بدون اشکال، برای همین چند سکانس که در 3 قسمت سریال آمده، نیاز به یک سال پیش تولید وجود داشت. حال تصور کنید که به جای چنین کاری ما خیابان را بستهایم و در حالی که ماشینها بوق میزنند، به عجله و استرس، چند سکانس را گرفتهایم. ما هم میدانیم که فضا، همان فضای مورد نظر نشد، اما این اتفاق با چنین شرایطی که این همه داد و بیداد ندارد. وی افزود: در سکانسی از فیلم یک هواپیمای ایرانی نشان داده میشود. پرچم ایران پشت هواپیما حک شده و به دلیل نور آفتاب، رنگ سبز پرچم به سیاه شبیه شده است، همه هم میدانیم که پرچم عراق به جای سبز، سیاه، سفید و سرخ است. شنیدم که منتقدانی گفته بودند «آقای میرفخرایی نمیداند که هواپیمای ایرانی پرچم عراق را نمیزند؟» در جواب این انتقادها معمولا بهتر میبینیم جوابی ندهم اما توصیهام این است که با دقت بیشتری فیلم را ببینند تا متوجه شوند که رنگ سبز پرچم به دلیل نور آفتاب سیاه شده و انتقاد بیحساب نکنند. میرفخرایی همچنین به سکانس جنجالی «در چشم باد» اشاره کرد و گفت: با وجود تمام دقتی که در کار بوده، یک جایی، اشتباهی صورت گرفته و در سکانسی روی کیف مدرسه دو دختر، عکس یانگوم دیده میشود. اتفاق اشتباهی بود که من امیدوار بودم در مونتاژ حذف شود. زمان تصویربرداری این سکانس من حضور نداشتم و به هر حال اشتباه شده است. حال منتقدان تمام ویژگیهای مثبت سریال را فدای همین سکانس کردهاند. وی ادامه داد: اتفاقات طبیعی است. ما هم منکر این اشتباه نیستیم اما فکر میکنم با وجود فضاسازی کل فیلم، دیگر این انتفادها بیشتر جوسازی و پیراهن عثمان روی سر گرفتن باشد تا انتقاد با نگاه هنری. همین منتقدان چرا در مورد فیلم «سریانا» سکوت کردند؟ در این فیلم معماری تهران به شکل فاحشی بیربط است. نه معماری، نه ماشینها و نه حتی پلاکهای 4 شمارهای خودرو، شبیه به تهران نیست، تهران با معماری مراکش نشان میدهد. چرا کسی به این فیلم کسی انتقاد نکرد؟ چون احتمالا خارجی بود. اما اگر یک هموطن همچون من و آقای جوزانی بیاییم و سریالی به این عظمت را بسازیم، همه از همان ابتدا دنبال "گاف" میگردند. به نظرم بیعدالتی است.
منتقدان ایرانی نقد دراماتیک نمیکنند
مدیر هنری سریال «یوسف پیامبر(ص)» در ادامه از منتقدان گله کرد و گفت: من نمیگویم که اشتباهی صورت نگرفته بلکه میگویم ما باید همدیگر را تشویق کنیم نه این که به خاطر یک سکانس کل فیلم را زیر سوال ببریم. میرفخرایی با بیان این که منتقدان ایرانی نقد دراماتیک نمیکنند، اظهار کرد: متاسفانه منتقدان ایرانی نقد هنری و تصویری نمیکنند. وی در پایان صحبتهای خود گفت: متاسفانه ما با تمام شعارهایی که میدهیم وقتی یک خارجی میبینیم دست و پای خود را گم میکنیم. تا یک فیلم آمریکایی میبینیم از آن تعریف و تمجید میکنیم؛ در حالی که فیلم نه قصه دارد، نه ساختار و... اما وقتی یک فیلمساز ایرانی اثری را تولید میکند مدام به دنبال «گاف» میگردیم.
بنابر گزارش هنرنیوز، ميرفخرايي پیش از این مدیریت هنری آثاری چون «یوسف پیامبر(ع)»، «امام علی(ع)»، «مردان آنجلس» و همچنین آثار سینمایی چون «ردپای بر شن»، «روز واقعه» و «جهان پهلوان تختی» را در کارنامه خود داشته است. همچنین یادآور میشود، فيلم فرانسوي «سريانا» محصول كمپاني فيلمسازي برادران «وارنر» يكي از نامزدهاي اين دوره از جوايز اسكار، ساخته «استيفان كيگان» نويسنده و كارگردان آمريكايي است. «كيگان» در آخرين ساخته و نوشته خود، با نام «سريانا»، كه يك تريلر سياسي است، در تلاش است تا از دسيسههاي موجود در صنعت جهاني نفت پرده بردارد. اين فيلم محصول سال 2005 بوده و بازيگراني چون جورج كلوني، مت دمون، جفري رايت، كريس كوپر و ويليام هارت در آن بازي ميكنند.
کد خبر: 10321
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcgqw9q.ak9zx4prra.html