چند نکته درباره استاد احترامی

28 بهمن 1388 ساعت 11:07


یک سال از درگذشت استاد منوچهر احترامی می‌گذرد. استادی که به حق یکی از شگفتی‌های طنز ایران بود و هرچه از عمر پر‌برکتش می‌گذشت، ثمرات و اثرات مبارک‌تری از خود بر جای می‌گذاشت. در سرزمین ما غالب پیرمرد‌ها نان جوانی‌شان را می‌خورند و به اعتبار آنچه به روزگار جوانی کرده‌‌اند تا پایان عمر قدر می‌بینند و بر صدر می‌نشینند.

اما احترامی همواره در حال خلق اثر بود و شگفت آن که هرچه بر عمرش افزوده می‌شد آثارش نیز از قوت و مایه بیشتری برخوردار می‌شد. با این همه طنز احترامی کم‌تر خوانده شده، به چند دلیل 1- هنوز درک و دریافت درستی از طنز نداریم، هنوز تمیز چندانی بین فکاهه و هجو و هزل و طنز قائل نیستیم و مهم‌تر از همه اینکه هنوز طنز را جدی نگرفته‌ایم.
 طنز احترامی دم‌دستی نیست واگرچه چندان هم ژرف و حکیمانه نیست اما نیاز به اندکی تأمل دارد و ما مدت‌هاست که دیگر اهل تأمل نیستیم. به طنز‌نویسی روزنامه‌ای آن هم از نوع سخیف و پیش‌پا افتاده‌اش عادت کرده‌ایم و از هر چیزی که اندکی نیاز به تدقیق و تأمل داشته باشد گریزانیم.

 2- احترامی اگرچه طنز‌نویسی به شدت اجتماعی بود و هیچ‌گاه نسبت به مسائل جاری در اجتماع بی‌اعتنا نماند اما طنزش صریح و شعاری نیست. ببخشید، صریح است اما شعاری نیست. منتهی از آنجایی که ما مدت‌هاست صراحت را با وقاحت یکی انگاشته‌ایم طنز احترامی در نظرمان صریح نمی‌نماید. ما مدت‌هاست که عصبانی هستیم،‌ اینکه کدام طرفی هستیم و به کدام روش و منش سیاسی تعلق‌خاطر داریم چندان مهم نیست، مهم این است که عصبانی هستیم و آدم عصبانی از همه چیز توقع ابزارانگارانه دارد و گمان می‌کند شعر و سینما و موسیقی هم باید کار اسلحه را انجام دهد واگرنه نمی‌توان نام هنر بر آن نهاد. در چنین شرایطی طنز احترامی که خالی از ظرافت و رندی نیست مخاطب چندانی ندارد.

3- احترامی بسیار آدم محجبوبی بود. هیچ‌گاه برای کارش پروپاگاندا نمی‌کرد. یکی از دوستانش پس از دو، سه دهه رفاقت صمیمانه با احترامی متوجه شد که استاد اهل تحقیق و نوشتن است و وقتی با تعجب از استاد پرسید که چرا تا آن لحظه با او در این باره سخنی نگفته است شنید که: لزومی نداشت، ما با هم رفیق بودیم و همین کافی بود. چنین روحیه‌ای آن هم در روزگاری که اغلب هنرمندان روابط عمومی خودشان را خود عهد‌ه‌دار می‌شوند در مهجور ماندن آثار استاد بی‌تأثیر نیست.

چه باید کرد؟ باید درباره آثار احترامی نوشت. نقل قول و خاطره‌گویی کافی است. این را خطاب به آن‌هایی می‌گویم که خود را شاگرد استاد می‌دانند و هرچه دارند و ندارند را مدیون کرامات بی‌شائبه آن مرحومند. تا آنجا که من می‌دانم بسیاری از آثار آن مرحوم هیأت کتاب به خود نگرفته، می‌توان آنها را چاپ کرد، شرح و توضیح داد و ظرائف و دقائق‌شان را بیرون کشید. می‌توان در مناسبت‌هایی که به نام استاد برگزار می‌شود حضور پیدا کرد و دستکم برخی از آثار استاد را برای حاضران قرائت کرد و خیلی کار‌های دیگر. شاگردان استاد هم جوانند و هم تا آنجا که من می‌دانم از قدرت و نفوذ خوبی در رسانه‌های فراگیر برخوردار. پس اگر بخواهند می‌توانند قدر و قیمت استادشان را به دیگران بیشتر بشناسانند. این کمترین انتظاری است که می‌توان از شاگردان مردی داشت که به کرامت و بزرگواری شهره بود.


کد خبر: 7718

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdce.z8fbjh8fv9bij.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com