تقدیر فرهاد جعفری از اقدام نوروزی رئیس جمهور
بازهم به شرافتِ «مردی از جنس مردم» درود فرستادم
9 فروردين 1389 ساعت 19:03
فرهاد جعفری، نویسنده پرفروش ترین کتاب سال در مطلبی از این اقدام رئیس جمهور که نخستین روز سال 1389 را با دیدار از کودکان مراکز شهید ترکمانی و مهرایرانیان آغاز کرد و با حضور در جمع کودکان به آغوش کشیدن و نوازش آنان پرداخت، تقدیر کرد و آن را مایه افتخاردانست.
این نویسنده در ابتدای مطلبش با عنوان "آهنگرزاده سمنانی" آورده است: چیزی که همین اولِ سالی؛ باز هم اشک به چشمانم آورد و بازهم مرا به رایی که به «محمود احمدینژاد» دادهام «مفتخرتر و مغرورتر» کرد آن بود که خواندم و دیدم که او، «نخستین لحظات سال نو» را (که معمولاً هیچیک از ما حاضر نیست «بودن با خانوادهی خود» را در چنان لحظاتی با هر چیز دیگری تعویض کند) با فرزندان شیرخوارگاهی در یک مرکز کودکانِ بدون سرپرست (یتیمان و صغیران) گذرانده است. با بچههایی اغلب «سر راهی» که هرگز طعم داشتن پدر و مادری را نچشیده یا نخواهند چشید.
وی در ادامه تصریح می کند: این بود که به شرافتِ «مردی از جنس مردم» بازهم درود فرستادم و بازهم دلم خواست اینجا میبود تا سخت درآغوشش میگرفتم و بر شانههای حکماً خستهاش، بوسه میزدم. تقریباً یقین دارم که اقداماتی از این دست که احمدینژاد مرتکب میشود، هرگز از سر «تظاهر به مردمداری و مردمدوستی» نیست. چراکه حتی اگر چنین نکند، بازهم از بسیار اقدامات و سخنها و مواضع و سیاستهایش پیداست که «مردمدار و مردمدوست و وطنپرست» است.
نویسنده پرفروش ترین کتاب سال، پیام این اقدام احمدی نژاد را اینگونه عنوان کرده است: شک ندارم که «تعمد»ی در آن نهفته است. او، بیکمترین پروایی؛ دمادم و بیوقفه، و به مثابه «رئیسجمهور عموم مردمان»؛ درحال مخابرهی پیامهایی برای «خانوادهی عمومی خود» است. این پیام که: «لحظهای نشستن و برخاستن با شما مردمانِ ستمدیده را با صدها ساعت نشستن و برخاستن با عالیجنابان و اشراف عوض نمیکنم!».
فرهاد جعفری در پایان خاطرنشان می کند: پس از نزدیک به سهدهه؛ و ایبسا که برای نخستینبار؛ به عنوان یک شهروند ایرانی، خود را «عضوی از خانوادهی ایران» مییابم. وقتی رئیسجمهور کشورم را در نخستین ساعات و دقایق تحویل سال نو؛ نه در جمع خانوادهی شخص خودش؛ نه به دیدوبازدید از عالیجنابان و اشرافسالاران ؛ بلکه او را در میان «کودکان بیسرپرست کشورمان» مییابم. گویا که پیش از آن؛ کسی به پاهای این «آهنگرزادهی سمنانی» ننگریسته بود که فقط «پای پهن و استوار کشاورزها» را ندارد بلکه «دستِ پهن و ستبر کارگری» را هم از نیاکانش به ارث برده است.
گفتنی است فرهاد جعفری سال گذشته رمان معروف "کافه پیانو" را روانه بازار کتاب کرد که در رقابتی تنگاتنگ با رمان "بی وتن" رضا امیرخانی توانست عنوان پرفروش ترین کتاب سال را از آن خود کند.
کد خبر: 9138
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcc.1qoa2bqs4la82.html