مرتضي سرهنگي و احمد دهقان از سردار شهيد «بابانظر» گفتند

19 مرداد 1388 ساعت 16:47


 مرتضي سرهنگي و احمد دهقان، دو نويسنده ادبيات انقلاب و دفاع مقدس، درباره كتاب «بابانظر» كه به زندگي محمد‌حسن نظر‌نژاد در دوران دفاع مقدس مي‌پردازد، سخناني را بيان داشتند.

بنا به اين گزارش به نقل از فارس، كنفرانس خبري كتاب «بابانظر»، درباره محمد‌حسن نظر‌نژاد، توليد دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري، با حضور مرتضي سرهنگي (مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري)، احمد دهقان (ويراستار اين اثر) و حسين بيضايي (مصاحبه‌كننده) صبح امروز در حوزه هنري برگزار شد.


* بيضايي: «بابانظر» حاصل گفت و شنود 36 ساعته با اوست 

 در ابتداي اين كنفرانس حسين بيضائي در مورد تهيه و تدوين اين كتاب گفت: شايد اين مرد (محمد‌حسن نظر‌نژاد) در ميان همه كساني كه جنگ هشت ساله را تجربه كرده‌اند يك استثنا باشد.
وي افزود: او براي اولين بار سال 1358 به كردستان رفت تا آتشي كه دست غريبه‌ها آن را روشن كرده بود، خاموش كند. هفده سال بعد يعني در سال 1375 براي آخرين بار به كردستان رفت تا آغاز و پايان دفتر زندگي‌اش در كوه‌ها و قله‌ها نوشته شود.
بيضايي افزود: آن روزها او يك داوطلب ساده اما نترس و فهيم بود كه به همه زيبايي اين آب و خاك دلبسته بود.
وي بيان كرد: در سال‌هاي جنگ او به قائم‌مقامي فرماندهي لشكر هم رسيد. لشكري كه بچه‌هاي خراسان بيرق آن را بالا برده بودند.
وي تصريح كرد: جنگ، محمد‌حسن نظر‌نژاد را «بابانظر» كرد. مانند پدري سايه‌اش روي سنگرها و خاكريزها بود و خراساني‌ها طعم شجاعت و تدبير او را در شب‌ها و روزهاي عمليات براي هميشه در كام دل شان نگه خواهند داشت.
وي بيان كرد: «بابانظر» بيش از 140 ماه در مناطق جنگي بود. در بستان چشم و گوش چپ خود را از دست داد. در فكه كمرش شكست. در فاو قفسه سينه‌اش شكافت، گازهاي شيميايي به ريه‌هايش رسيد و ... وقتي جنگ تمام شد، 160 تركش به بدن او خورده بود كه تنها 57 تركش از سر تا پايش بيرون زد اما 103 تركش همچنان در پيكر قوي و نيرومند او كه روزي از پهلوانان خراسان بود، به يادگار ماند. آن روزه برايش 95 درصد مجروحيت نوشتند.
بيضايي افزود: در اين كتاب «بابانظر» با دو نام آشنا مي‌شويم: شريفي و ابراهيمي. اين دو سال‌ها شانه به شانه بابانظر جنگيده بودند كه در عمليات كربلاي پنج به شهادت رسيدند. همه خاطرات آن روزها در كتاب آمده كه مي‌خوانيد.
وي ادامه داد: آن دو را در بهشت رضا عليه‌السلام به خاك مي‌سپارند؛ اما يك قبر بين آن دو خالي مي‌ماند و هيچ كس دليلي براي آن نمي‌يابد.
وي تصريح كرد: سال‌ها پس از پايان جنگ، اين بار سردار محمد‌حسين نظر‌نژاد به عنوان مسئول عمليات لشكر 5 نصر خراسان راهي كردستان مي‌شود تا از واحد‌هاي لشكر بازديد كند.
مصاحبه كننده اين اثر ادامه داد: آن روز، روز هفتم مرداد ماه 1375 بود كه به ارتفاعات كفارستان مي‌رسند. در دل همان كوه‌ها و قله‌ها كه روزي جواني او را ديده بودند، به خاطر كمبود فشار هوا دچار تنگي نفس مي‌شود. او را براي مداوا به مقرهاي پايين دست مي‌رسانند اما ديگر دير شده بود.
وي گفت: بابانظر پس از گذشت ده سال، در قبر خالي بين دو دوست زماني جنگش، شريفي و ابراهيمي آرام مي‌گيرد و معماي خالي ماندن آن فاش مي‌شود.
بيضايي در مورد اين كتاب گفت: كتاب خاطرات «بابانظر» حاصل گفت و شنود 36 ساعته با اوست. همه مصاحبه‌ها در سال 1374 و اوايل 1375 ضبط ويديويي شده كه از سرنوشت اين فيلم‌ها خبري در دست نيست.
وي افزود: كلمه‌ها و جمله‌هاي اين مصاحبه‌ها پس از ضبط، روي كاغذ‌هاي سفيد آمدند و ماندند.
بيضايي اضافه كرد: مصطفي رحيمي زحمت تدوين اين كتاب را كشيده، همه پانوشت‌ها كه از متن خاطرات به پايين صفحه‌ها آمده، گفته‌هاي خود بابانظر است. احمد دهقان هم ويرايش متن را برعهده گرفت.
امروز، اين مرد، اين پهلوان با آن همه زخم و درد و جانفشاني در گمنامي هم يك استثنا است.


* سرهنگي: اين كتاب نمونه خواندني از خاطرات افراد معمولي در جنگ است

در ادامه مرتضي سرهنگي در مورد روند توليد اين كتاب گفت: كتاب را دوبار كامل خواندم و آنچه در اولين مرحله به نظر مي‌رسد كه از ويژگي‌هاي اين كتاب است حرف‌هاي يك فرد كاملا معمولي است.
سرهنگي گفت: درست هم همين است چرا كه جنگ‌هاي دفاعي همچون جنگ ما ذاتشان مردمي است و مردم عادي پيش از ارتش رسمي با متجاوز درگير مي‌شوند.
مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري افزود: اين كتاب نمونه خواندني از خاطرات افراد معمولي در جنگ است كه كوره جنگ، نبوغ و اراده اين افراد را به كار گرفته است.
وي تصريح كرد: مي‌توان از كتاب «بابانظر» اين نتيجه را گرفت كه استان خراسان كه داراي 4 لشكر است، گنجينه عمده‌اي در اين استان بزرگ وجود دارد كه يك بخشي از اين گنجينه توسط كنگره سرداران خراسان خود را نشان داد.
وي افزود: اين كتاب «بابانظر» گوشه‌هاي نشان داده شده را تصحيح كرد چرا كه نشان داد كه زير اين خاك چه انرژي و استعدادي از ادبيات جنگ خفته است.
سرهنگي اضافه كرد: آنچه در كار بارز است اينكه يك همدلي بين راوي و مصاحبه كننده در اين متن وجود دارد.
وي با اشاره به تاريخ شفاهي بيان كرد: در تاريخ شفاهي مصاحبه‌گر و مصاحبه شونده با يكديگر را دوست داشته باشند يعني وقتي اين اتفاق رخ دهد مصاحبه‌گر بايد با راوي همدلي كند.
وي افزود: شاه‌كليد تاريخ شفاهي مصاحبه است. اگر بيضايي مصاحبه را ناقص‌ رها مي‌كرد هيچ كس نمي‌توانست براي تدوين يا ويرايش اين كار هيچ كمكي كند.
وي بيان كرد: به نظر من بيضايي و شهيد نظر‌نژاد يكديگر را در اين مجموعه به خوبي درك كرده‌اند.
وي افزود: سخن‌ها در اين كار روان، ساده است و بايد اينگونه باشد چرا كه خاطرات جنگ را سرباز مي‌نگارد و نه اديب و مورخ.
مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري گفت: زبان در خاطرات جنگ «زباني ساده» است.
وي با اشاره به رازگشايي در اين اثر گفت: خاطرات جنگ حسني دارد سواي محاسن ديگر، اينكه فضا را براي ما روشن مي‌كند.
وي گفت: ما در آن فضا نبوده و نديديم اما آن خاطرات مي‌گويد در آن روزها چه بوده و چه گذشته است.
سرهنگي گفت: اين گونه خاطرات شفاهي همسو با اسناد براي جنگ است.
وي افزود: چيزي كه در اين كتاب بيضايي انجام داده و جزء استوانه‌ها و اركان تاريخ شفاهي محسوب مي‌شود: «مهارت گوش دادن» است.
سرهنگي تصريح كرد: مصاحبه‌ كننده بايد بياموزد تا خوب گوش كند و تحليل بنده آن است كه اين اتفاق در اين اثر رخ داده است و بر اين اساس ما در كتاب با ابهام كمي رو به رو هستيم.
وي افزود: سال 69 كتابي با عنوان «گزارش يك بازجويي» منتشر شد. كه اين بازجويي از يك سرهنگ عراقي بود كه بازجوي اين سرهنگ روند بازجويي را به عنوان كتاب منتشر كرده است.
سرهنگي بيان كرد: اين كتاب به نويسندگي مرتضي بشيري منتشر شده كه خاطرات جشن امير يك سرهنگ عراقي است.
مدير دفتر ادبيات و هنر مقاومت حوزه هنري گفت: اتفاق و رمز‌گشايي جالب اينكه پس از چندين سال در كتاب بابانظر مشخص مي‌شود كه جيش امير را بابانظر گرفته است.
وي گفت: اين كتاب را فردي در تهران نوشته در صورتي كه جيش امير را فردي از خراسان به اسارت در آورده است و از خراسان تا تهران اين دو اثر به يكديگر ملحق مي‌شود.
وي افزود: رازگشايي كه گفته شد اينجاست كه پس از 18 سال مشخص شد اسير كتاب «گزارش يك بازجويي» جش امير توسط راوي كتاب «بابانظر» يعني محمد‌حسن نظر‌نژاد به اسارت در آمده است.


* دهقان: «بابانظر» كتاب كاملي است در عرصه خاطرات

در ادامه احمد دهقان (ويراستار) در مورد اين اثر گفت: خاطرات جنگ و خاطره‌نويسي در ايران پس از انقلاب و جنگ خاطره‌نويسي متحول شد.
دهقان افزود: خاطرات از ميان گروه‌هاي خاص جامعه وارد قشر عمومي مردم شد و مردم عموي كوچه و بازار شروع به نگارش خاطرات خود كردند.
اين نويسنده افزود: اگر سير خاطره نويسي در كشور را بنگريم مي‌بينيم كه كالا اين وجه نمايان است و مي‌توان ان را ديد.
دهقان افزود: يكي از آثاري را كه مي‌توان روي آن انگشت گذاشت خاطرات «بابانظر» است. بابانظر به عنوان فرمانده جنگ به بازگويي خاطرات خود پرداخته است.
وي گفت: ما در زمان گذشته خاطرات فرماندهان ايراني را زياد داشته‌ايم. فرماندهاني كه در طول اشغال ايران فرماندهي مي‌كردند يا حضور داشتند.
وي گفت: با اينكه ما جنگ گسترده خارجي را نداشتيم اما درگيري‌هايي بوده كه خاطرات آنها شان كتاب شدن را داشته باشد. اما بابانظر فردي بود كه از ميان كوچه و بازار وارد جنگ شد.
دهقان تصريح كرد: هر كدام از كتاب‌هاي خاطرات كه منتشر مي‌شود پازلي از جنگي است كه ما در آن حضور داشته‌ايم و آن را ديديم و قطعات گمشده جنگ را به ما مي‌نماياند.
دهقان اضافه كرد: كتاب «بابانظر» به لحاظ مردم شناختي اثري خوب است كه مي‌تواند حضور مردمي و فرهنگ و اداب و رسوم و زندگي فردي كه در جنگ حضور داشته را ديد.
اين نويسنده گفت: كتاب «بابانظر»، كتاب كاملي است در عرصه خاطرات كه مي‌توان تمام زندگي فرد را در آن ديد.
وي ادامه داد: وظيفه ويراش برعهده من بود و تمام هم و غم بنده اين بود كه اين كتاب به همان صورتي كه هست ويرايش شود تا به اصل اثر لطمه‌اي وارد نشود.
وي بيان كرد: «بابانظر» يكي از كتاب‌هاي ماندگار عرصه تاريخ‌نويسي و تاريخ شفاهي جنگ‌ها است كه احتمالا پس از انتشار و ديده شدن حرف‌هاي زيادي در مورد آن خواهيم شنيد.


کد خبر: 5780

آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcb.wbsurhbzgiupr.html

هنر نیوز
  http://www.honarnews.com