يادداشت «داوود توحيدپرست» درباره قانون، اغتشاش و مسائل اخير جامعه
28 خرداد 1388 ساعت 16:44
«داوود توحيدپرست» نوشت: بعضي از دوستان از قانون گريزان و به دنبال آنتيتز و معكوس آن يعني ترويج بيقانوني و اغتشاش و هرج و مرج هستند.
به گزارش خبرگزاري فارس، در مطالب گذشته به بيست دليل مورد نظر خودم براي حمايت از آقاي محمود احمدينژاد اشاره كردم و شرح دادم كه هركدام از آن دلايل كليد حل شدن بسياري از مشكلات كشور است. در اين مطلب ميخواهم به بند 7 آن دلايل كه عبارت بود از "ترويج قانون و قانونگرايي " بپردازم و شرح بدهم كه چرا بعضي از دوستان از آن گريزان هستند و به دنبال آنتيتز و معكوس آن يعني ترويج بيقانوني و اغتشاش و هرج و مرج هستند.
1- اولين مطلبي كه به ذهنم ميرسد اين است كه التزام به قانون و قانونگرايي و ترويج آن حكايت از انديشه و تفكري استدلالي دارد و رسيدن به اين مرحله از صلاحيت فكري يقينا به خاطر آن است كه در اين زمينه تمرين و تلاش بسياري انجام شده تا ذهن و فكر به سوي استدلال هدايت شود. ذهن هدايت يافته به سوي تفكر و استدلال دقيقا در تقابل با جمود فكري و گنديدگي عقلي قرار گرفته و هركدام كه در موقعيتهاي ابراز نظر قرار ميگيرد طبيعتا به فطرت و ذات خود برميگردد و حكم به تحليل و استدلال يا تعطيلي تحليل و استدلال ميدهد. يكي بر عقل و قانونگرايي تأكيد ميكند و ديگري بر بيعقلي و قانونگريزي تأكيد ميكند. نتيجه آن ميشود كه اگر فردي در موقعيتي انساني يا غيرانساني، اخلاقي يا ضداخلاقي، اجتماعي يا ضداجتماعي، سياسي يا ضدسياسي، فرهنگي يا ضدفرهنگي و يا موقعيتهاي مشابه قرار ميگيرد با عمل خود معرف خودش ميشود و نشان ميدهد كه آيا او تمرين تفكر و استدلال كرده و ذهن و عقلش را به سوي قانون و قانونگرايي هدايت كرده يا اينكه دچار جمود فكري و گنديدگي عقلي شده است. اگر نگاهي به جامعه بيندازيم و به دنبال مصداقها و نمونههاي عيني باشيم به راحتي ميتوانيم تشخيص بدهيم كه چه كساني عقل گرا و قانون محور و چه كساني مجنون و شيدا و بيقانون هستند. در هر موقعيتي، حتي موقعيتهاي بسيار سخت انساني و تاريخي نمونههاي آن را بهراحتي ميتوان مشاهده كرد.
2- قرار گرفتن در جبهه قانون و قانونگرايي و تأكيد بر عقل و شعور انساني و استدلال ذهني و هر مفهوم متعالي ديگري به حرف و شعار نيست. اين كه من هنرمندم، فيلسوفام، سياسيام، فرهنگيام، روحانيام و بهترين پسوندهاي تاريخي را يك جا با خودم يدك ميكشم دليلي بر داشتن شعور و قانون گرايي نيست. تنها و تنها عمل انسان است كه معرف اوست. من آنم كه رستم بود پهلوان دردي را دوا نميكند.
اوايل انقلاب دوست نازنيني كه افغاني و جلال دين و به شدت مدعي عقل و قانون بود در موقعيتي احساسي نتوانست بر عقل خود تسلط يابد و با بي عقلي تمام، انساني را كشت... او خيلي زحمت كشيده بود كه به جلالالدين و عقل گرايي شهرت يافته بود ولي به راحتي آب خوردن به مسير هرج و مرج و گنديدگي عقلي كشيده شد. بنابراين داشتن سوابق و مدعي بودن و پسوندهاي زيبا داشتن دليل بر قانونگرايي نيست و تنها و تنها اعمال انسان است كه معرف اوست.
3- چرا بر قانون و قانونگرايي تأكيد ميشود؟ چرا بيقانوني و اغتشاش و هرج و مرج نهي ميشود؟ مگر جز اين است كه قانون و قانون گرايي امكانات رشد و پيشرفت و امنيت و عدالت و همه مفاهيم زيباي بشري را به ارمغان ميآورد و معكوس آن شمشير بر قلب تمام خوبيها و نيكيها فرود ميآورد. پس بياييم بر قانون و قانونگرايي در عمل تأكيد كنيم و همانطور كه قرآن كريم دستور داده از حرف و شعار دست برداريم و در عمل به قانون و قانون گرايي احترام بگذاريم و يقين داشته باشيم كه ترويج قانون و قانونگرايي يكي از كليدهاي بيست گانهاي است كه حلكننده بسياري از مشكلات جوامع بشري است و التزام به آن براي فرد و اجتماع انساني خوبي و بركت به ارمغان ميآورد.
4- عدهاي بيقانوني و اغتشاش و هرج و مرج را دوست دارند. طبيعي است كه اول ذات و فطرت و دوم منافع آنها ايجاب ميكند كه به اين موضوع دامن بزنند. مردم را سرگرم كنند و به جان هم بيندازند و خودشان ماهيهاي خوش طعم و زيبا صيد كنند و منابع و ثروتهاي كشور را به غارت ببرند. بسيار ساده و بهراحتي ميتوان منافع سرشار آنها را ديد كه توسط رئيسجمهوري با ايمان و عدالتطلب و به راستي شاگرد نمونه امام علي (ع) به خطر افتاده است و عدهاي ترسيدهاند و همه نيرو و توان خود را به ميدان آوردهاند كه قانون و قانون گرايي در كشور حاكم نشود و آنها همچنان به غارت و چپاول منابع و ثروتهاي كشور بپردازند.
5- مردم شريف ايران، ملت قهرمان كشور، ايرانيان سربلند و مسلمانان غيور! همه رانتخواران و غارتگران داخلي منابع و ثروتهاي كشور به كمك رانتخواران و غارتگران و چپاولگران خارجي منابع و ثروتهاي كشور در يك جبهه واحد در برابر عدالتطلبان و مساواتانديشان قرار گرفتهاند و با تاكتيكها و روشها و حيلههاي مختلف قصد رسيدن به استراتژي خود را دارند و با تمام قدرت و نيرو به ميدان مبارزه آمدهاند. به نظرم در چنين شرايطي هيچ فردي حق سكوت ندارد و براي احقاق حق محرومان و رنجكشيدگان و مظلومان بايد به ميدان مبارزه بيايد و به تقويت آگاهي و انديشه و قانون و قانونگرايي بپردازد. يك بار براي هميشه به همه كساني كه دلشان با خلق ستمديده و زحمت كش و با ايمان كشور است ميگويم كه امروز روز سكوت نيست. امروز روزي است كه فدائيان واقعي اسلام، فداييان واقعي خلق، مجاهدين واقعي خلق، مسلمانان و غيرمسلمانان واقعي مبارز، پيكارگران واقعي آزادي ايران و ايمان و هر انسان و گروهي كه در طول تاريخ براي مساوات و برابري انسانها مبارزه كرده و رنج كشيده و سيلي و شلاق خورده بايد وارد گود شود و شعار متحد بهر رهايي، رفتن غارتگران فتح نهايي سر دهد و آقاي دكتر محمود احمدينژاد را در اين مبارزه تنها نگذارد و به وظيفه ملي و ميهني و ديني خود عمل كند.
بديهي است كه آقاي دكتر احمدينژاد فردي فراجناحي است و در چهار سال آينده از همه ايرانيان مؤمن به سربلندي كشور و مذهب و دين استفاده خواهد كرد و دست در دست خلق قهرمان ايران كشوري آباد، آزاد و نمونه خواهد ساخت.
6- اكثريت قريب به اتفاق كساني كه اين روزها اعتراض ميكنند ايراني و مؤمن به سربلندي كشور و دين هستند و قصد اصلاح دارند. بسيار پسنديده است كه با روشهاي عقلاني و انساني به حرفها و انتقادات آنها گوش كنيم و با برطرف كردن ايرادها و انتقادهاي آنها كشورمان را آبادتر و آزادتر كنيم. زيباتر آن است كه همه رهبران جوان و عقل گرا و منطقي آنها را شناسايي كنيم و با آنها به بحث و تبادل نظر بپردازيم و آنها را به ميدان مسائلي كه اين روزها منجر به كشمكش شده است ببريم و از انرژي و نيروي فراوان آنها در جهت مثبت استفاده كنيم حتي ميتوانيم از اقليتهاي ديني و قومي هم كمك بگيريم و از آنها هم بخواهيم كه به ميدان بيايند و اختلافهاي به وجود آمده را بررسي كنند و آنها نيز با شهادت راستين خود در پيشرفت كشور شركت كنند. اين موضوع قطعا براي كشور و نظام بركات زيادي خواهد داشت. خشونت به شدت براي دين و كشور مضر است.
7- هر عقيده و مرامي، براي زنده بودن و مانا شدن به مراقبتهاي ويژه و اجتهاد دائم و به انتقادهاي سازنده و اساسي نياز دارد.
8- هر اعتراضي پيامي دارد و مسئولان به جاي برخوردهاي خشونتآميز بايد به جستجوي پيام آن اعتراض بپردازند و از آن عبرت بگيرند. در سالهاي گذشته من بارها و بارها بر اين مسئله تأكيد كردهام ولي هيچگاه مجال نشر نيافته و متأسفانه سانسور شده است. دوست دارم به همه مسئولان محترم كشور تذكر بدهم كه حتما به پيام اعتراضهاي عده زيادي از هموطنان عزيز ايران توجه كنند. به نظرم پيام اين اعتراضها استفاده بهينه از همه نيروها و انرژيهاي متراكم شده و تقسيم عادلانه منابع كشور و احترام به همه تفكرات و سليقههاست و شاه كليد رهايي از همه معضلات و مشكلات به وجود آمده شناسايي كمبودها و حل فوري و اورژانسي آنها و خدمت صادقانه به مردم رنج ديده و با شرف ايران است. فقر، فحشا، فساد، بيكاري، تورم، كمبود درمان و بهداشت، نداشتن امكان تحصيل، نداشتن مسكن، كمبود آزاديهاي قانوني، تبعيض، نابرابري، تزوير و ريا، كمبود انواع بيمههاي همگاني، سانسور و مشكلات حوزه فرهنگ و هنر، اعتياد و مجموعه حقوق به حقي كه در قانون اساسي كشور هم به آن اشاره شده است، موارد و مسائلي است كه بسيار فوري و اورژانسي بايد به آن رسيدگي شود. براي كشور جمهوري اسلامي ايران كه بايد در جهان نمونه و الگو و مدل بسيار زيبايي از انسانيت و برابري و برادري و رشد و پيشرفت و صلح و عدالت باشد به شدت خطرناك است كه چنين دملهايي وجود داشته باشد.
ممكن است اين شرايط از بين برود و كشور به آرامش برسد، اگر مسئولان محترم به پيام اين اعتراضها توجه نكرده و مشكلات مردم را هر چه سريعتر حل نكنند آتش به وجود آمده ممكن است امروز به زير خاكستر برود ولي طبق سنتهاي الهي در روزي ديگر به آتشفشان تبديل ميشود و اگر چنان شود ديگر خاموش نخواهد شد. بنابراين "فاعتبروا يا اولي الالباب ".
کد خبر: 5384
آدرس مطلب: http://www.honarnews.com/vdcb.wbsurhbfaiupr.html