هنر نیوز - تمامي زر و تمامي تزوير دست به دست هم دادند نگذارند آهنگرزاده انتخاب شود

تمامي زر و تمامي تزوير دست به دست هم دادند نگذارند آهنگرزاده انتخاب شود

نويسنده سرشناس كشور گفت: به نظر من پيروزي احمدي نژاد پيروزي واقعي ملت و شکست و ناکامي صاحبان زر و تزوير است.

محمدرضا سرشار در خصوص فضاي انتخاباتي حاکم بر جامعه گفت: چيزي که من احساس مي‌کنم اين است که تمامي زر و تمامي تزوير دست به دست هم دادند تا نگذارند آهنگرزاده دانشمندي که با همت خودش و بدون اتکا به جريانات قدرت و ثروت توانسته به بالاترين مقامات اجرايي کشور برسد و در طول مدت کوتاهي که اين مسئوليت را برعهده داشته، منشا خدمات و تحولات بزرگي شده است، مجدداً به قدرت برسد به طوري که سردمداران آن دو جريان زر و تزوير را به وحشت انداخته و منافع‌شان را به خطر بيندازد .

وي افزود: متاسفانه در اين راه مرتکب بي تقوايي‌ها مي‌شوند و همه هم با هم متحد شده‌اند که فقط اين يک نفر را بکوبند و با ساير نامزدها و جريان‌هاي ديگر هيچ کاري ندارند. شخصي که وامدار هيچ کس نيست نه در انتخابات قبل کسي از اين جريانات و اشخاص و پدر خوانده‌هاي خود مسئول ساخته براي او هزينه اي کرد و نه خودش سرمايه اي براي تبليغات داشت فقط بنابر اراده مردم که با آگاهي مي‌خواستند خود را از سلطه آن جريان ها نجات بدهند توانست بر مسند قدرت قرار بگيرد و در حال حاضر هم عملاً وامدار هيچ حزب و جريان و گروه خاصي در انتخابات جاري نيست.

اين نويسنده ضمن اعلام حمايت از احمدي نژاد، به خبرگزاري برنا گفت: به نظر من پيروزي احمدي نژاد پيروزي واقعي ملت و شکست و ناکامي صاحبان زر و تزوير است. مردم ما با انتخاب مجدد اين مرد خود ساخته و خستگي ناپذيرِ، يک بار ديگر قدرت تشخيص و قدرت واقعي خود را نشان مي‌دهند. وي در خصوص نحوه انتخاب به جوانان توصيه کرد : توصيه‌اي که يکي از هفتاد و دو شهيد حزب جمهوري اسلامي موقعي که من خودم جواني بودم به من کرد و براي هميشه تکليف مرا با همه انتخابات روشن کرد را به جوانان امروز مي کنم. شهيد سيد کاظم موسوي که در سال 1360 معاون وزير آموزش و پرورش بود يک بار به من گفت: «افراد معمولاً وقتي خودشان را براي تصاحب مناصب آماده مي کنند، خودشان را ظاهرالصلاح نشان مي‌دهند و سعي مي‌کنند شعارهايي بدهند که مردم به دنبالش هستند اما اين که تاچه حد آنها به اين شعارها پايبندند و واقعاً راست مي‌گويند، هميشه از روي صحبت‌ها نمي‌شود تشخيص داد. مي‌گفت يک راهش اين است که اگر براي شما به عنوان انتخاب کننده اين امکان وجود دارد سري به محل کار اينها بزنيد و اعضاي دفترشان را ببينيد، اگر اين مسئله مقدور نيست، خانواده‌شان را ببينيد و ببينيد تا چه حد به آن ارزش‌هايي که مدعي‌اش هستند پايبندند.» باز هم مي‌گفت «اگر امكان هيچ کدام از اين روش‌ها وجود نداشت که معمولاً براي اکثر مردم وجود ندارد ببينيد در بين همکاران، هم محله‌اي‌ها و اعضاي خانواده خودتان چه کساني اينها را دوست دارند و چه کساني با اينها مخالفند. شما اطرافيان خود و سوابق و شخصيت‌شان را کمابيش مي‌شناسيد، اگر ديديد آدم‌هايي که آن افراد و جريانات را دوست دارند افراد متديني هستند و به ارزش‌هاي انقلاب و دين پايبندند، بدانيد که آن نامزد مورد نظرشان هم آدم خوبي هست در غير اين صورت اگر ديديد افراد لااوبالي و نامعتقد به آن ارزش‌ها از اينها حمايت مي‌کنند ذره‌اي ترديد نکنيد که خود آن افراد هم مشکل دارند و به آن ارزش‌ها، لااقل به آن اندازه‌اي که ادعا مي‌کنند، پايبند نيستند.» محمدرضا سرشار معتقد است كه از ظاهر و باطن هواداران هر کدام از نامزدها به راحتي مي‌شود به عمق واقعه، افکار و شخصيت هر نامزد پي برد.